لبخند امید

مارس 152011
 

سروده ای منتشر نشده از هادی جان خرسندی را بخوانندگان ماه مگ تقدیم می کنیم
—————
لبخندامید
هادی خرسندی
————————-
“خجالت”دیشب آمد زارمیزد
سرشرابردرودیوارمیزد

“سلامت” راگرفته حاکم شرع
چه شلاقی به آن بیمارمیزد

“رذالت”جسته بربام”وقاحت”
“عدالت”رادرآنجادارمیزد

“فقاهت”با”جهالت”گشته همدست
خلایق راگره درکارمیزد

“امانت” را “طمع” تسخیرکرده
طلادرکامیونهابارمیزد
“غرض” تنبک زنان اطوارمیریخت
“خصومت”همره اوتارمیزد

“جنایت” یارگشته با “ولایت”
جماعت رابه عشق یارمیزد

“نیابت” را “امامت” گشته پیرو
چه لبخندی به آن خونخوار میزد

“ولایت” خون ملت را مکیده
دم از زالوی استکبار میزد

“شجاعت”این میان توی خیابان
پی جلب جوانان جارمیزد

“رشادت”خورده باتوم ازحکومت
هنوزامادم ازپیکارمیزد

خودش راتیترمیکرد”استقامت”
سحرگه برسراخبارمیزد

وطن حالش پریشان بودوتب داشت
ولی لبخندشیرینی به لب داشت ….
—————

متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.

© [suffusion-the-year] MahMag - magazine of arts and humanities