به یاد فروغ

مارس 012011
 

خدامراد فولادی

به یاد فروغ فرخ زاد
شاعر ازادی و برابری

تصادف کردی
سرت
که نااشنا نبود
با خشونت و سنگ
به سنگ خشونت خورد
در جدول کنار خیابان
و پرواز
از بال پرنده پرید و رفت
قلبت
که می زد در شعر
برای مردم زحمت و کار
از کار ایستاد
و مرد عربی خوان لچک به سر
نفس راحتی کشید
پزشک قانونی هم
اعلام کرد
مرده ای از لحاظ قانونی
سوگوار شد شعر نیمایی
روی دوش گرفتندت مردان
به رسم قانون مردانه
و تشییع شدی
تا گورستان مختلط ظهیرالدوله
ان جا که
به خوابگاه ابدی سپردندت
جمع سوگوار
صداهای انسانی مختلط .
تو حالا ان جایی
دور از فهم عربی خوانان لچک به سر
درست در کنار
ملک الشعرای بهار
رهی معیری
ایرج میرزا
و چند مرد غریبه ی دیگر
قدری اما بالاتر از ان ها
منظورم را که می فهمی
قفسه های مردانه ی کتاب را می گویم
ان جا که
مرز زن و مرد را
خیلی وقت است
پاک کرده ای در شعر.

متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.

© [suffusion-the-year] MahMag - magazine of arts and humanities