بیو گرافی کوتاه از شاعر فلسطینی مصب ابو توها و ترجمه شعری از او/مهناز ب

دسامبر 092023
 

مصب ابو طحه شاعر، محقق و کتابدار فلسطینی از نوار غزه است. اولین کتاب شعر او، چیزهایی که ممکن است در گوش من پنهان کنید (2022) برنده جایزه کتاب فلسطین و جایزه کتاب امریکایی شد. همچنین فینالیست جایزه حلقه ملی منتقدان کتاب و جایزه شعر والکات بود. [1]

اوایل زندگی
ابو طحه در سال ۱۹۹۲ در اردوگاه پناهندگان الشاتی، اندکی قبل از امضای توافقنامه اسلو متولد شد. او به زبان انگلیسی از دانشگاه اسلامی غزه فارغ التحصیل شد. در سال 2017، او کتابخانه ادوارد سعید، یک کتابخانه عمومی انگلیسی زبان در بیت لاهیا را تاسیس کرد که شعبه دوم ان در شهر غزه در سال 2019 افتتاح شد. [2]

در سال 2023، او مدرک کارشناسی ارشد شعر را از دانشگاه سیراکیوز در ایالات متحده دریافت کرد. [1] [3] [4]

حرفه ای
ابو توحه از سال 2016 تا 2019 در مدارس اژانس امداد و کار سازمان ملل متحد (UNRWA) در غزه انگلیسی تدریس می کرد و بنیانگذار کتابخانه ادوارد سعید، تنها کتابخانه انگلیسی زبان در غزه است. [5] در سال 2019-20 او یک بازدید کننده در دانشگاه هاروارد بود، به عنوان یک محقق در معرض خطر همکار در گروه ادبیات تطبیقی، [5] یک کتابدار در کتابخانه هوتون و یک همکار در مدرسه الهیات هاروارد.

من و پدر بزرگم

نوشته شده توسط:

 MOSAB ABU TOHA

ترجمه از مهناز ب

 

پدربزرگم روزهای بازگشت را با انگشتانش میشمرد

سپس از سنگها برای شمردن استفاده کرد

کافی نیست

او از پرندگان ا استفاده میکرد

 

معلوم شد که غیبت بیش از حد طولانی است

سی و شش سال تا مرگش

برای ما اکنون بیش از هفتاد سال است

 

پدربزرگم حافظه اش را از دست داد

شماره های مردم را فراموش کرد

خانه را فراموش کرد

 

دوم

 

ای کاش من با تو بودم پدربزرگ

من به خودم یاد می دادم که به تو بنویسم

اشعار حجم از انها و نقاشی خانه ما را برای شما

من تو را از خاک می دوختم

لباسی که با گیاهان تزیین شده بود

و درختانی که رشد داده بودی

من برای تو عطری از پرتغال

و صابونی ازاشگ شادی آسمان

چیزی از این پاکتر می شود؟

 

سوم

 

من هر روز به قبرستان میرم

  دنبال قبرت می ایم اما بیهوده

ایا انها مطمئن هستند که تو  را دفن کرده اند

یا تبدیل به درخت شدی

یا شاید  به یک پرنده که به هیچ پرواز کردی

 

چهارم

 

من عکس تو را در گلدان سفالی قرار می دهم

ان را هر دوشنبه و پنجشنبه در غروب افتاب اب می دهم

به من گفته شده که تو اون روزها روزه می گرفتی

در ماه رمضان من ان را هر روز اب

برای سی روز

یا کمتر یا بیشتر

 

v

 

دوست داری خونه ما چقدر بزرگ باشه

من میتوانم به نوشتن شعر ادامه دهم تا زمانی که توراضی شوید

اگر می خواهی  من می توانم یک یا دو سیاره همسایه را ضمیمه کنم

 

ششم

 

برای این خانه من مرزهایی را ترسیم نخواهم کرد

بدون علامت نقطه گذاری

 

متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.

© 2024 MahMag - magazine of arts and humanities