پال الوار شاعر برجسته ی فرانسه
درشهر سنت دنیس در فرانسه متولد شده است. پدر وی صاحب یک بنگاه معا ملاتی بود و مادرش یک خیاط. در سال 1908 خانواده اش به پاریس نقل مکان کردند. الوار در همان مدارس محل شروع بدرس خواندن کرد و یکی از بهترین شاگردان مدرسه بود. پال الوار پس از چندی به بیماری سل مبتلا شد و برای سالها در بیمارستان بستری بود. در همین جا بود که با همسر اولش “گالا” که او هم سل داشت آشنا شد…….
زندگی پال الوار خواندنیست ……
شعر” تو را دوست میدارم” شاید زیباترین شعر عاشقانه ای باشد که بر من تاثیر بسزا داشته.
م- بدیهیان
تو را دوست می دارم
تو را به جای همه ی زنانی که نشناخته ام دوست میدارم
تو را بجای همه ی روزگارانی که نمی زیسته ام دوست میدارم
برای خاطر عطر گسترده ی بیکران و برای خاطر عطر نان گرم
برای خاطر برفی که آب می شود ، برای خاطر نخستین گل
برای خاطر جانوران پاکی که آدمی نمی میردشان
دوست میدارم تو را بخاطر دوست داشتن
تو را بجای همه ی زنانی که دوست نمی دارم دوست می دارم
جز تو که مرا منعکس تواند کرد؟
من خود خویشتن را بس اندک می بینم
بی تو جز گستره ی بیکران نمی بینم میان گذشته و امروز
از جدار آیینه ی خویش گذشتن نتوانستم
زندگی را لغت به لغت فرا گیرم می بایست تا
راست از آنگونه که لغت به لغت از یادش می برند
تو را دوست می دارم بخاطر فرزانگیت که از آن من نیست
تو را برای خاطر سلامت
به رغم همه ی آن چیزها که جز وهمی نیست دوست میدارم
بخاطرقلب جاودانی که بازش نمیدارم
تو می پنداری که شکی، حال آنکه بجز دلیلی نیستی
تو همان آفتاب بزرگی که در سر من بالا می رود
بدان هنگام که از خویشتن در اطمینانم
پال الوار
ترجمه از احمد شاملو
متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.