روایت راوی در روایتش /الیاس قنواتی

 ادبیات جهان  دیدگاه‌ها برای روایت راوی در روایتش /الیاس قنواتی بسته هستند
مارس 152010
 

این اثر را با چشم های باز به جنبش آزادی خواهانه ی سبز و جعفر پناهی هنرمند سبز در بند هدیه می کنم امید دارم یک سال کار بی وقفه من لیاقت من ها را داشته باشد چرا که باور دارم ما سبزها بیشمار یکی هستیم با اندیشه های متفاوت . الیاس قنواتی روایت راوی […]

كلمات نا مفهوم تر از انند كه حسي را بيان كنند(داستاني از فاطمه زنده بودي)

 ادبیات جهان  دیدگاه‌ها برای كلمات نا مفهوم تر از انند كه حسي را بيان كنند(داستاني از فاطمه زنده بودي) بسته هستند
فوریه 182010
 
كلمات نا مفهوم تر از انند كه حسي را بيان كنند(داستاني از فاطمه زنده بودي)

صدای دستگیره ی در قطع می شود. سکوت به اتاقم می رسد. سیاهی با جسم پنجره یکی شده. دارند به ما نگاه می کنند، پشت سوراخ کلید مردمک های رنگی در حرکت اند. كلمات نا مفهوم تر از انند كه حسي را بيان كنند(داستاني از فاطمه زنده بودي) was last modified: فوریه 18th, 2010 by […]

سيب (چهارداستان)از قاسم شكري

 ادبیات جهان  دیدگاه‌ها برای سيب (چهارداستان)از قاسم شكري بسته هستند
ژانویه 162010
 
سيب (چهارداستان)از قاسم شكري

(از مجموعه در دست انتشار بز عزازیل) سيب (چهارداستان)از قاسم شكري was last modified: ژانویه 16th, 2010 by soroush

داستان سوسك ها نوشته سيد ميثم رمضاني

 ادبیات جهان  دیدگاه‌ها برای داستان سوسك ها نوشته سيد ميثم رمضاني بسته هستند
ژانویه 122010
 
داستان سوسك ها نوشته سيد ميثم رمضاني

بخارها كه ته نشين شد ٬ زن رديف سوسك ها راديد وجسد نيم خورده ئ مرد را. جيغ زد٬ جیغ زد٬ جیغ زد و پله هاي آپارتمان راهولي رفت پايين . مرد ولي آوازش هنوز بود داستان سوسك ها نوشته سيد ميثم رمضاني was last modified: ژانویه 12th, 2010 by soroush

در ایستکاه اتوبوس / عباس صحرائی

 ادبیات جهان  دیدگاه‌ها برای در ایستکاه اتوبوس / عباس صحرائی بسته هستند
ژانویه 082010
 

این حسادت چیست که مردان را در حد نا جوری دست پاچه می کند؟ حتا آنجا که حق ندارند، در ایستکاه اتوبوس / عباس صحرائی was last modified: ژانویه 8th, 2010 by mahnaz badihian

مریمی / قاسم رستمی نیا

 ادبیات جهان  دیدگاه‌ها برای مریمی / قاسم رستمی نیا بسته هستند
دسامبر 202009
 

به پدر بزرگ گفتی : مریمی هم می تواند تفنگ سرپر را مثل مرد نشانه برود. مریمی / قاسم رستمی نیا was last modified: دسامبر 20th, 2009 by mahnaz badihian

نوامبر 132009
 

مگه زبيده را نمى شناسى؟ جاسم نفس وعشقشه، اگه بدونه که جاسم را زدن، که ديگه جاسم نيست شهر را بهم مى ريزه، با دستاى خودش ژاندارم ها راخفه مى کنه. جاسم ——-عباس صحرائى was last modified: نوامبر 13th, 2009 by mahnaz badihian

© 2025 MahMag - magazine of arts and humanities درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بي‏عرضگي را صبر،
و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مي‏نامند.
گاندي