پیوند  ایران, شعر  دیدگاه‌ها برای بسته هستند
نوامبر 012005
 

نمیدانستم که موهایم از جنس آفتاب است و رگه های خواب شراب در آن بیدار و تو با نگاهی به آن مست می شوی چه منطق زشتی عمریست بقچه ی حقارتم بسر، هنوز تاوان مستی تو می دهم !! مهناز بدیهیان was last modified: نوامبر 1st, 2005 by mahnaz badihian

نوامبر 012005
 

بیوگرافی پدرم کودکی که بود از مدرسه گریخت، از خانه گریخت و سر گردان در جهانی بی رحم آواره ی لقمه ای نان شد. مادرم کودکی که بود چشمهایش پر از صحنه های ظالمانه شد و گوشش پر از ناله های مظلوم. پدرم جوان که بود هوشش را قمار کرد. و ریه هایش پر شد […]

آواز دانش سراM.Forotan

 ایران, شعر  دیدگاه‌ها برای آواز دانش سراM.Forotan بسته هستند
اکتبر 252005
 

آواز دانش سرا شعری از مجيد فروتن بر بوی کاج و اختران ناپيدا درها هميشه بسته است آواز دانش سراM.Forotan was last modified: نوامبر 8th, 2021 by Pooya Azizi

تروریست

 ایران, شعر  دیدگاه‌ها برای تروریست بسته هستند
اکتبر 212005
 

تروریست شمایان نه تنها بوی خاکم را که نامم را عوض کرده اید تروریست was last modified: نوامبر 8th, 2021 by mahnaz badihian

اکتبر 112005
 

دوشعر از ري را عباسي   ري را عباسي (1) ما هم ماهي معروفي داريم ياشارجان روزي ماهي ها شناي نفس گير ما را بر آبها خواهند نوشت آزادي توربافته پيرزنان نيست ياران ما در دريا رژه مي روند پسرم بگو نيشكرها چه وقت عروس مي شوند من پوتين ها را خيسانده ام سربازي با […]

شعری از پویا عزیزی

 ایران, شعر  دیدگاه‌ها برای شعری از پویا عزیزی بسته هستند
اکتبر 062005
 
شعری از پویا عزیزی

رازبقا   درخت های به پاييز را گفتم آتش می زند کسی نمی داند! گفتم اين کارها شد که بهار رفته نمی آيد چه می داند! ببرهای عاشق رفتند به صيد بز های کوهی شعری از پویا عزیزی was last modified: نوامبر 8th, 2021 by mahnaz badihian

شعري از مهدي مرادي

 ایران, شعر  دیدگاه‌ها برای شعري از مهدي مرادي بسته هستند
اکتبر 042005
 

يک شعر از مهدی مرادی بعضی از ما بعضی از ما صورت هايی پوشيده از ابر داشتيم هر جا که بوديم همه ما را با انگشت به هم نشان می شعري از مهدي مرادي was last modified: اکتبر 4th, 2005 by mahnaz badihian

در دو مایلی بهشت

 ایران, شعر  دیدگاه‌ها برای در دو مایلی بهشت بسته هستند
سپتامبر 292005
 

در دو مایلی بهشت هیکل ها زیبا موها آراسته و این جاده های تمیز با خطوط زرد و سپید دست نخورده درختا نی که درس نظم و نظافت خوانده اند و و این بوتیک های کوچک با قیمت های سنگین و فروشنده هایی مسن ، که لحن شان آمرانه است، با موهای پلاستیکی پوست زردو […]

آگوست 172005
 

در این شهر بیگانه، شهر فرشتگان کسی بالهای نوازشش را نمی گشاید و کشیش ها با تن عریان کودکان به محراب می روند !!! اینجا شهر فرشتگان است جایی که نفس فرشته ها را بریده اند و روی بالهایشان سازمان سیا داغ تفتیش سوخته است شهر فرشتگان was last modified: آگوست 17th, 2005 by jason […]

© 2025 MahMag - magazine of arts and humanities درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بي‏عرضگي را صبر،
و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مي‏نامند.
گاندي