MahMag Farsi

معرفی دو کتاب از جانی روداری با ترجمه ابوالحسن حاتمی

معرفی دو کتاب از جانی روداری با ترجمه ابوالحسن حاتمی

در هفته نمایشگاه کتاب تهران، نشر قطره دو کتاب از نویسنده شهیر ایتالیایی، جانی روداری را با ترجمه ابوالحسن حاتمی و به سر ویراستاری غلامرضا امامی، با تیتر:
1) ” مارکو و میرکو”
2)” داستهانهای ماشین تحریر”
به بازار فرستاد. از این نویسنده در قبل کتاب های زیر چاپ شده اند:

1) كيك آسماني، مترجم:پيروز ملكي؛ موسسه‌انتشارات‌ اميركبير
2) داستان‌هاي تلفني، مترجم:مسعود جواهري؛ موسسه انتشاراتي آهنگ ديگر
3) بنفشه‌اي در قطب، مترجم:فرشته ساري؛ نشر چشمه
4) دختري كه نمي‌خواست بزرگ شود، مترجم:مهناز صدري؛ نشر زمان
5) همه چيز با يك تمساح شروع شد، مترجم:منوچهر صادق‌خانجاني؛ تصويرگر:يان توماس – صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران (سروش)
6) ماجراهاي پيازچه، مترجم:مرضيه شجاعي‌ديندارلو؛ تصويرگر:فرانچسكا گرماندي؛ نشر شهر
7) ماجراهاي چيپولينو، مترجم:آبتين گلكار؛ نشر چشمه
8) داستانك‌هاي آليس، مترجم:منوچهر صادق‌خانجاني؛ نشر سروش
9) جيب در تلويزيون و داستان‌هاي كرات ديگر، مترجم:مسعود جواهري‌چيني‌جان؛ ويراستار:بهاءالدين مرشدي؛ نشر نقد افكار
10) جلسومینو در سرزمين دروغ‌گوها، مترجم:آندرانيك خچوميان؛ چاپ افراز
11) قصه‌هايي براي يك لبخند، مترجم:مرضيه شجاعي‌ديندارلو؛ ويراستار:رضا كريمي – صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران (سروش)
12) قصه‌ها و افسانه‌ها، مترجم:مرضيه شجاعي‌ديندارلو؛ تصويرگر:سميه عليپور – صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران (سروش)
13) داستانهایی برای سرگرمی، مترجم: چنگیز داور پناه؛ چاپ قطره

دراینجا بد نیست خود زندگی نامه کوتاهی را که او در باره معرفی خود، در اواخر سالهای دهه شصت میلادی نوشته بیاوریم. توضیح آنکه آنرا برای معلمینی نوشته که از او برای حضور در کلاس هایشان دعوت میکردند:

خود زندگی نامه کوتاه
جانی روداری

جانی روداری متولد 1920، در اومنیا (نوارا) ست که ابتدا بعنوان معلم دبستان اشتغال داشته و بعد به روزنامه نگاری پرداخته. در رم زندگی و برای یک روزنامه عصرانه مینویسد. همچنین با “کوریر دی پیکولی”(مجله کودکان- م) همکاری دارد. با نوشتن داستانهایی در ضمیمه یکشنبه یک روزنامه، بطور اتفاقی یک کتاب کامل از شعربرای کودکان درست کرده. بعد بطور جدی به ادبیات کودکان روی آورده و بر اساس مطالعات روانشناسی کودکان، آموزش و روانشناسی خود به این نتیجه رسیده که: نوشتن همواره از یک تصویر خیالی شروع میشود. درعین حال معتقد است برای آنکه که تخیلات از واقعیات تغذیه کنند به پشتوانه تدارک فرهنگی نیاز دارند تا، ایده های ماجراجویانه – نه طبق یک برنامه ریزی قبلی بلکه بلاجبار – به تربیت بیانجامند.
نوشته های او عبارتند از : شعرهای آسمان و زمین، داستانهای تلفنی، کیک در آسمان، جیپ در تلویزیون، ماجراهای چیپولینو، جلسومینو در شهر دروغگوها، ترکش آبی.
بسیاری از نوشته هایش در کتابهای درسی ابتدایی و در آناتولوژی دبیرستانی چاپ شده اند. بسیاری از کتابهایش بزبانهای خارجی ترجمه شده اند (چیپولینو به بیش از بیست زبان، از فرانسه تا ژاپنی، از روسی تا ویتنامی و فارسی. داستانهای تلفنی به انگلیسی، آلمانی، هلندی و غیره و غیره.)
در ایتالیا جوایز پراتو،کاستللو، روبینو را برده و داستان جیپ در تلویزیون در لیست ممتاز جایزه بین المللی آندرسن قرار گرفته. از کتابهایش برنامه های رادیویی (مثلاً در ژاپن، رادیو برای مدارس)، برنامه های تلویزیونی، نقاشی های متحرک، کمدی برای نمایش های عروسکی( در لهستان)، یک فیلم طولانی ( در اتحاد جماهیر شوروی) تهیه شده. تلویزیون ایتالیا نیز بارها در باره او برنامه تهیه کرده.
علاوه بر روزنامه ها و مجلات، منقدین کارهای اورا تجزیه و تحلیل کرده اند. در بین آنها میتوان از: لینا ساکتی، تاریخ ادبیات برای کودکان؛ سِنیا لیبری، راهنمای کتاب برای کودکان ( مرکز آموزشی فلورانس)؛ گالانته گارّونه، ملاقات با نویسندگان و کارهای ادبیات کودکان؛ اِئوجنیو مارتینز، خواندن و غیره وغیره نام برد.
تأتر استابیله تورینو در سال 1967، در تأتر کارینیانو، اثر اورا برای کودکان بنام داستانهای شاه میداس اورا به صحنه برد. کتابهای مختلفی از او در بین الملل یوجندا- بیبلیوتک بعنوان کتابهایی که حضورشان در کتابخانه های بین المللی کودکان ضروریست نام برده اند.
عمده نظرها در باره او، به تواناییش در بیان دنیای اخلاقی مدرن، خارج از اخلاقیات، اقرار دارند که با قصد تحریک تخیلات، چه از طریق شعر- که تجربیات آینده نگر و ماوراء واقعی را مدّ نظر دارند – و چه در افسانه ها، داستا نهای کوتاه و رمانهای افسانه ایش، که همواره نمادی از عناصر و موقعیت های واقعی موجودند؛ مسأله ای که همواره از ابزار شوخ طبعی، یا کاملاً مسخره آمیز استفاده میشود، چون بهترین وسیله برای ارتباط برقرار کردن با بچه های امروزیست و به آنها اجازه میدهد مسایل بزرگی ( چون همدردی بشری، عدالت، صلح) را بدون بار سنگین آن درک کنند. کتابهای او کمی “کتاب برای بازیست”، رابطی میان کودکان و بزرگ سالها، والدین – معلمین و فرزندان – دانش آموزان. کتابهایی که بلعیده میشوند و بحث برانگیزند.
اینهم زندگی نامه ای از روداری برگرفته از سایت http://ketabak.org/tarvij/node/2089 در باره روداری.

جانی روداری شاعر، روزنامه‌نگار و یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان کودک و نوجوان ایتالیا است. او به نوشتن برای کودکان و نوجوانان عشق می‌ورزید: «دوست دارم مرا نویسنده کودکان بدانند!»
کتاب های او به زبان های بسیاری ترجمه شده است، از جمله به فارسی.
جانی روداری در سال ۱۹۲۰ در دهکده‌ای در شمال ایتالیا به دنیا آمد. در سال ۱۹۳۸ از مدرسه‌ی تربیت معلم فارغ ‌التحصیل شد. او در آغاز جوانی پس از شناخت آثار داستایوفسکی و نویسندگان و فلاسفه‌ی آلمانی زبان کتابی به نام «دفتر فانتزی‌ها» درباره‌ی هنر داستان‌نویسی نوشت. جانی روداری، سال ١٩٥٠ به رم دعوت شد تا سردبیری «آبادگر»، هفته‌نامه کودکان را بر عهده بگیرد. در سال ۱۹۵۱ کتاب‌های «ترانه‌های کودکانه» و «ماجراهای پیاز کوچولو» را انتشار داد. یک سال بعد ازدواج کرد و در سال ١٩٥٧ صاحب دختری به نام «پائولا» شد. در همین سال در آزمون روزنامه‌نگاری حرفه‌ای پذیرفته شد؛ اما سرانجام تصمیمی گرفت که تمام زندگی‌اش را تحت‌الشعاع قرار داد. او کار کردن به عنوان نویسنده کودک را بر کارکردن به عنوان روزنامه‌نگار ترجیح داد.
از آنجا که برای کار در زمینه‌ی ادبیات کودکان به صورت علمی اشتیاق فراوان داشت، به مطالعات عمیق در زمینه‌ی تعلیم و تربیت و مسایل آموزشی کودکان پرداخت. علاوه بر این، خود شخصاً به مدرسه های ابتدایی می‌رفت و داستان‌های منتشر نشده‌اش را برای بچه‌ها می‌خواند تا نظرات آن ها را بشنود و بارها پس از شنیدن نظرات بچه‌ها، داستان را کاملاً تغییر می‌داد.
جانی روداری تنها نویسنده ی ایتالیایی است که توانست در سال ۱۹۷۰ جایزه‌ی «هانس کریستین آندرسن» را به دست آورد. در سال ٢٠١٠ در چهل و هفتمین نمایشگاه بین المللی کتاب کودک بولونیا بزرگداشتی برایش برگزار شد.
او مشاهده گر دقیق واقعیت‌ها و قصه‌پردازی ماهر درباره ی آن ها بود. به نظر او، قصه‌ها، ترانه‌های بچه‌گانه و داستان‌های کودکان همه بازگویی واقعیت‌های کوچک و بزرگ روزانه‌ای است که در جامه‌ی فانتزی عرضه می‌شوند. او می‌گوید: «فانتزی … وسیله‌ای است اجتناب‌ناپذیر برای شناخت واقعیت و تغییر آن با طرح‌های انسانی. فانتزی به همه کس تعلق دارد نه فقط به آن هایی که از آن حرفه‌ای برای خود می‌سازند.» دعوت به فانتزی از طرف روداری به معنای تکان دادن عادات روزمره و تکراری است که می‌تواند تفکر را نابود سازد.
روداری معتقد بود که فانتزی یک کودک نباید به عنوان نماینده‌ی یک دنیای غیر واقعی تلقی گردد و یا این که تصوراتی به شمار آیند که در عمل وجود ندارند یا در آینده نیز وجود نخواهند داشت … بلکه باید به عنوان نشانه‌ای از امکانات نهفته از یک خلاقیت نو و واقعیتی که باید به وجودش آورد – واقعیتی کاملاً انسانی – پذیرفته شود. در یک کلام، روداری موفق می‌شود که از تمام آدم‌ها، زندگی آن ها و مسایلشان سخن به میان آورد و موفق می‌شود از تمام آن چیزهایی که هر روز احاطه‌مان کرده‌اند و ما را به فکر می‌اندازند صحبت کند.
روداری در روز ۱۵ آوریل ۱۹۸۰ درگذشت. بچه‌هایی که روداری سراسر زندگی‌اش را برای آنها وقف کرده بود و او را از طریق آثارش شناخته بودند و عمیقاً دوستش داشتند، برای آخرین بار به دیدار او شتافتند. بچه‌ها گرد تابوت او حلقه زدند و تکه کاغذهایی را که در آنها جملاتی برای روداری نوشته و یا نقاشی‌هایی را که کشیده بودند روی تابوتش گذاشتند.
روداری طرفدار صلح و ازمخالفان جنگ است:
“کارهایی هست برای روز
مثل شستن دست‌ها، درس خواندن، بازی کردن
میز ناهار را چیدن
کارهایی هست برای شب
مثل چشم‌بستن و خوابیدن
رویاهای شیرین داشتن
گوش‌هایی برای نشنیدن
کارهایی هست برای هیچ‌وقت
نه روز، نه شب
نه در دریا، نه در خشکی
مثلاً برپا کردن جنگ! ”

معرفی دو کتاب از جانی روداری با ترجمه ابوالحسن حاتمی was last modified: می 8th, 2014 by mahmag
خروج از نسخه موبایل