MahMag Farsi

شعر زندان/ نیلی چارکافسکی/ Neeli Cherkovski/ترجمه : مهناز بدیهیان

 شعر زندان

به انقلابی

ترجمه ی مهناز بدیهیان

من این را در آمریکا نوشتم

جایی که گریستم

در آمریکا، جایی که نتوانستم بخوابم

 

نوشتم در سرزمین مادریم جایی که

از پدران و مادران کاشف  آن اندرز می گیرم

و از سرکرده ی رویاگران “ژوزف رات”

وقتی اسلحه اش را زمین گذاشت

قبل از وحشت و ترور

 

من این را در آمریکا نوشتم

جایی که من خود را زاده شده یافتم

روزی برون، روزی درون

 

به این شعر فکر کردم روزی که در آمریکا

تصویر سربازی را نشان دادند که با یک سرباز عراقی

مثل سگ برخورد می کرد

آنهم تنها بخاطر اینکه اسلحه ی کشتار دسته جمعی

درزندان، در بابل

روی بدنش تمرین شده بود

 

این شعر را در آمریکا ساختم

روی خط مونتاژ خشم و نفرت

این را نوشتم هنگامیکه وزیر دفاع

در حظور کنگره نشست

و نتوانست زیر چراغ های پر نور

چشمهایش را باز کند 

 

نوشتم برای عشق

اما عشق گم شده بود

نوشتم برای آزادی

اما کلمه ای بیش نبود

 

برای غرور نوشتم

اماتنها به پولدارها و قدرتمندان تعلق داشت

نوشتم برای خدا

اما در خانه نبود

خدا آن خدای دیگر را رحمت کند

خدای خوب که مدام در حمام خون

 روی صفحه ی بزرگ تلویزیون پیدایش نمی شود

 

گیر کرده ام 

گیر کرده ام مثل پرزیدنت

گیر کرده ام در مرگ زبان

و آنجا احساس تنهایی می کنم

من وزیر جنگ دیگری هستم

جنگ عمیق کلمات

 

وقتی شهادت می دهم که گاو میش های آمریکایی

 دشت خشگ را شخم می زنند

سرزمین علفزار می گرید

“کشورم را بمن باز گردان”

 

آمریکا نمی تواند از دید جهان پنهان بماند

زیرا که اطاق های شکنجه بر ملا می کنند

شوق بی نهایت مارابه داشتن یک امپراطوری

 

من برای آمریکا گریه می کنم

که می لغزد از زبان خاالص خیابانی، وحشی شده.

زبانی که شیرین بود در مزارع

“دهنشان باز بود وقتی” جک که رواک 

از کوه های “راکی” عبور می کرد

و مردم اصیل، شهروندان خوشحال

چشمهایشان را پوشاندند با ابرهایی

که تا شده بود روی افسانه ی امید

 

توانایی پرزیدنت” لینکن “و “مارتین لوتر کینگ” را بمن بده

دو خدایی که به اوج رسیدند

 

برای چشمهای آمریکا گریه می کنم

 برای شعر عراق گریه می کنم

برای غرور عراقی

برای تمناهایشان

برای زندگیشان

و تاریخ عمیقشان

 

 چشمهای ساده” همه چیز را می بینند”

آمریکای ما کجا رفت؟

در واقع مظلوم کیست؟

می خواهم پرزیدنت را با بودا بپوشانم

و گاردهای زندان را آزاد کنم

آزاد از زندگی پوچ و خشم آلودشان

و برایشان زبانی تازه بیاورم

زیرا که برای ما  چشم اندازی از ترس آوردند

ماه می 2004سانفرانسیسکو

………………………………………

نیلی چاکافسکی که با نام “نلسون چه ری” در کالیقرنیا دیده بجهان گشود ، ازسال  1975 تاکنون ساکن سانفرانسیسکو می باشد. وی شاعر، معلم و نویسنده است که تاکنون چندین اثر ادبی بوجود آورده است از جمله کتاب ” بچه های وحشی ویتمن” که شرح زندگی و نوشته هایی است در مورد دوازده  شاعرکه با آنها از نزدیک آشنا بوده است، از جمله آلن گینزبرگ و لورنس فرلنگتی.    شاعر و مترجم این شعر هردو عضو شاعران انقلابی سانفرانسیسکو هستند .

   

A Prison Poem
BY NEELI CHERKOVSKI <http://www.emptymirrorbooks.com/author/neelicherkovski>

I wrote this for America where I wept
In America where I could not sleep
I wrote this in my homeland where I keep counsel-
with the founding fathers and the founding mothers
and the dreams Chief Joseph wrought
when he threw down his arms
before shock and awe

I wrote this in America where I find myself
being born day in and day out

I thought this poem up in America on the day they showed
a soldier treat a naked Iraqi man as if he were a dog
simply because she had weapons of mass destruction
trained on his body in a prison near Babylon

I made this poem in America
on an assembly line of anger and disgust

I wrote this while the Secretary of Defense
sat before the Congress, the lights were bright
and he could not open his eyes

I wrote for love
but love was lost
I wrote for freedom
but it is just a word
I wrote for dignity
but it belongs only to the rich and powerful
I wrote for God
but he was not home

God bless the other God
the good God who does not die
in a bath of blood
perpetually
on a wide screen

I am trapped, trapped like the President
trapped in the death of language
feeling lonely there

I’m the Secretary of Another War
a Deep War of Words

when I testify
bison stir the prairies
the grassland weeps:
“Give my country back to me”

America cannot hide from the world
as the chambers of torture reveal
just how anxious we’ve been
to seek an empire

I cry for American words
that slip out of pure street lingo  gone wild
they were sweet in the farmland, clearheaded
when Jack Kerouac crossed the Rockies
sublimely joyous citizens covered their eyes in clouds
that folded-in on the folklore of hope
Give me the strength of President Lincoln and Martin Luther King
two voices who sang, two eagles who soared

I cry for American eyes

I cry-out for Iraqi poetry
for Iraqi pride, for their desire
for their lives, for their deep history

“simple eyes” see everything

where has our America gone?

who is innocent, anyway?

I want to cover the President with buddha
and free the prison guards
from their angry empty lives
and bring them language
as they have brought us
a landscape of fear

*May 6/7 2004*
*San Francisco

 

شعر زندان/ نیلی چارکافسکی/ Neeli Cherkovski/ترجمه : مهناز بدیهیان was last modified: ژانویه 3rd, 2014 by mahmag
خروج از نسخه موبایل