شعرآستان تفت دژ گند الف ) پسته مي خندد در لبت اسمان هنوز از تين وزيتون خالي ست هفته از چندم وحشت خواهند ناميد جوگندمي ابروان پر پشتت هيجاني كه قي مي كند پرسش مرد و نامردي را. V. Ziaee – وحید ضیایی was last modified: آگوست 31st, 2006 by mahnaz badihian

تابستان شصت و هفت مئ نشیند باز بر دلم ائ یار سایه روشنهائ تابستانٍ شصت و هفت G.Avaie-شعری تازه از گیل آوایی was last modified: آگوست 29th, 2006 by mahnaz badihian

شانه های ِ غریب دلم برای همه ی آن ها که رفته اند می سوزد برو تو نیز برو از حریم آشوب خیال من برو جایی که نمی دانم شاید امن تر باشد شانه های من تابِ این همه اشکِ نگریسته را ندارد. شعر تازه از بیژن فارسی was last modified: آگوست 29th, 2006 by […]

نگاهی به نمایش نامه ”والدین وحشتناک“ نوشته ژان کوکتو ترانه جوانبخت کوکتو در این نمایش نامه به شرح زندگی یک خانواده چهار نفره می پردازد. نفر پنجم که قرار است بنابر نظر پسر خانواده به آنها اضافه شود یک زن جوان بیست و پنج ساله است. شخصیت ها عبارتند از: میشل پسر جوان خانواده، ایوون […]

نگاهی به نمایش نامه در انتظار گودو نوشته ساموئل بکت ترانه جوانبخت ساموئل بکت در نمایش نامه در انتظار گودو سرگردانی بشر امروز را به تصویر کشیده است. او در دو شخصیت اصلی این نمایش نامه به نام های استراگون و ولادیمیر انتظار پوچ و بی نتیجه برای آمدن شخصی به نام گودو را به […]