يک شعر از مهدی مرادی بعضی از ما بعضی از ما صورت هايی پوشيده از ابر داشتيم هر جا که بوديم همه ما را با انگشت به هم نشان می شعري از مهدي مرادي was last modified: اکتبر 4th, 2005 by mahnaz badihian
اکتبر 042005
يک شعر از مهدی مرادی بعضی از ما بعضی از ما صورت هايی پوشيده از ابر داشتيم هر جا که بوديم همه ما را با انگشت به هم نشان می شعري از مهدي مرادي was last modified: اکتبر 4th, 2005 by mahnaz badihian
در دو مایلی بهشت هیکل ها زیبا موها آراسته و این جاده های تمیز با خطوط زرد و سپید دست نخورده درختا نی که درس نظم و نظافت خوانده اند و و این بوتیک های کوچک با قیمت های سنگین و فروشنده هایی مسن ، که لحن شان آمرانه است، با موهای پلاستیکی پوست زردو […]
در این شهر بیگانه، شهر فرشتگان کسی بالهای نوازشش را نمی گشاید و کشیش ها با تن عریان کودکان به محراب می روند !!! اینجا شهر فرشتگان است جایی که نفس فرشته ها را بریده اند و روی بالهایشان سازمان سیا داغ تفتیش سوخته است شهر فرشتگان was last modified: آگوست 17th, 2005 by jason […]
© 2025 MahMag - magazine of arts and humanities | درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بيعرضگي را صبر، و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مينامند. گاندي |