آستان بدخط باد – وحید ضیایی V. Ziaee

 ایران, شعر  دیدگاه‌ها برای آستان بدخط باد – وحید ضیایی V. Ziaee بسته هستند
مارس 042006
 
آستان بدخط باد - وحید ضیایی V. Ziaee

(شعر آستان بد خط باد ) – : نقطه گذاشتم ! داركوبان تاويل در ظهر بي برگ رگ به رگ ,دو ماه تاب نياوردند وروايت در كوچك لبهاي ما يكپارچه سرخ آلبالوئي رسيد . حاجي را نه دانه درشتهايش هزار تا هزار تا به پيشواز شعار آمده بودند/ چرخ چندم ذكر تا ج بخش كه […]

فوریه 182006
 
Elikaee نرگس الیکایی

شاعر ونویسنده امروز نرگس الیکایی در سال 1338 در شهر سرسبز نوشهر دیده به جهان گشود.از این شاعر مجموعه های متفاوتی انتشار یافته که از آن جمله اند : درختان صلح چون عقربه یی جهان را به حرکت در می آورد پدیده های صبور Elikaee نرگس الیکایی was last modified: فوریه 18th, 2006 by Pooya […]

ژانویه 032006
 
الهام ملک پور - دو شعر Elham Malekpoor

الآن تفنگ ها را مي گذاريم زمين و مي رويم تريا نسکافه مي خوريم و گور پدر بي پدر پاسبان هاي سبيلو گور پدر قطعنامه ي ۵۴۴ الهام ملک پور – دو شعر Elham Malekpoor was last modified: ژانویه 3rd, 2006 by Pooya Azizi

ژانویه 032006
 
علیرضا خسروی - هشت شعر Alireza Khosravi

هشت شعر از علیرضا خسروی از لابلای انگشتانم سرازير می شوم ميان دستهای تو شبيه کاغذ مچاله ای که دور انداخته بودی شبيه تو می شوم علیرضا خسروی – هشت شعر Alireza Khosravi was last modified: ژانویه 3rd, 2006 by Pooya Azizi

دسامبر 162005
 
شعر - داریوش معمار Dariush Memaar

داريوش معمار متولد 1358 آبادان كتابدار كتاب ها : موهام هم موجي است 1380 هاني همدان هنگام كه نت هاي دريا پا مي گيرند(شعر آبادان) 1380 هاني همدان جنازه مريم بنت سعيد 1384 پاندا مشهد عاشقانه هاي زني كه دوستش دارم 1384 پاندا مشهد شعر – داریوش معمار Dariush Memaar was last modified: دسامبر 16th, […]

دسامبر 132005
 
هادي خوانساري -آ. Hadi Khansari..

به شهیدان قلم ” مختاری و پوینده و… “ آ… مخفیانه عاشق ات شدم بدون اسم هیچکس سلام حرف می زنم بدون لب ومخفیانه راه می روم بدون پا و گریه می کنم بدون چشم خون مخفیانه در رگ من است هادي خوانساري -آ. Hadi Khansari.. was last modified: دسامبر 13th, 2005 by Pooya Azizi

دسامبر 132005
 
روجا چمنكار-شعر Roja Chamankar

سوت كشتي درياي مرا زخمي كرد و اين تازه شروع بازي بود ….كاپيتان! حالا از من فقط موهاي خيسم را به جا مي‌آوري و ساعت شماطه‌داري كه زنگ نمي‌زد و مي‌لرزيد روجا چمنكار-شعر Roja Chamankar was last modified: دسامبر 13th, 2005 by Pooya Azizi

مظاهر شهامت – شعر بادام های تلخ Mazaher Shahamat

 ایران, شعر  دیدگاه‌ها برای مظاهر شهامت – شعر بادام های تلخ Mazaher Shahamat بسته هستند
دسامبر 122005
 
مظاهر شهامت - شعر بادام های تلخ Mazaher Shahamat

بادام های تلخ در آن کنجی که مانده از لب های تو آخرین مانده ؟ صدا هنوز هم می رود از گوشم قطارقطار از همیشه ساعـت ها از هر نوع به سوی همیشه غروب افتاده بر کول کوهی کدر در انتهای منی که دورم بسیارتر گرفتارم در دست دست برنمی دارم از چانه و تکه […]

لغات ارزان

 ایران, شعر  دیدگاه‌ها برای لغات ارزان بسته هستند
دسامبر 082005
 
لغات ارزان

هنگامیکه ارنست همینگوی شنید که ویلیام فاکنر در مورد او گفته است که همینگوی هرگز در نوشته هایش لغتی بکار نمی برد که خوانده ی اثر را مجبور کند که سری به دیکشنری بزند. همینگوی در جواب او گفت:بیچاره فاکنر فکر می کند من با لغات ده دلاری آشنا نیستم، من همه ی آن لغت […]

© 2025 MahMag - magazine of arts and humanities درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بي‏عرضگي را صبر،
و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مي‏نامند.
گاندي