شَروه رضا بی شتاب شبی که رفتی از اين خونه داغون صدا وُ بوی تو در خونه حيرون شَروه —-رضا بی شتاب was last modified: اکتبر 31st, 2007 by mahnaz badihian
جشن ِ طراوتباران ِ آبانگان، شاداب باد! —-دکتر احمد پناهنده

جشن ِ طراوتباران ِ آبانگان، شاداب باد! دکتر احمد پناهنده در یسنا، هات ِ 38، بند ِ 3 چنین می خوانیم: ” اینک آب ها را می ستاییم، آب های ِ فرو چکیده، گرد آمده و روان شده و خوب کُنش ِ اهورایی را . . .” جشن ِ طراوتباران ِ آبانگان، شاداب باد! —-دکتر […]
شب فلسفی ِ خورشید—-فرهاد عرفانی – مزدک
هژبر —– بودن یا نبودن –
– بودن یا نبودن – فکر و خیال این اتاق دست از سرش برنمی داشت. شایدهم فکر و خیال او دست ازسر این اتاق بر نمی داشت. برایش مهم نبود که کجاست و با کی. بلکه مهم این بود که فرصتی گیر بیاورد و به آن اتاق فکرکند. حتا شبها وقت هژبر —– بودن یا […]
آریابرزن زاگرسی—[ از الهیات ترمیناتور ساز ]
آریابرزن زاگرسی MADE IN IRAN 1- آب در کوزه؛ ولی تشنه لب . بسیاری از چیزهایی را که ما به دنبالشان می گردیم، در همین نزدیکیهای خود ما هستند که هر روز از کنارشان برمی گذریم و اعتنایی به آنها نمی کنیم. نخستین پایه هایی که شیرازه ی یک اجتماع را می آفرینند، در وجود […]
مهناز بدیهیان—-همه جنایتکاریم….

انتظار وقتی دستش را تکان داد تا با گلناز که در اتوبوس نشسته بود خداحافظی کند چشمانش پر از اشک شد. نمی دانست دوباره کی او را خواهد دید. راننده اتوبوس با سرعت در جاده می راند و بعد از چند دقیقه اتوبوس مثل نقطه انتظار —-ترانه جوانبخت was last modified: اکتبر 15th, 2007 by […]