
خدا نوروز خدا مردم می خندند و محصولات خود را به فروش می گذارند آنها با دوستانشان حرف می زنند و کودکانشان را به کوچه می فرستند تا بازی کنند. دوشعر از آرش اله وردی was last modified: مارس 9th, 2007 by Pooya Azizi
بهار آمده با شعرهای شیوایش بهار آمده از دوردست روییدن بهار آمده از بی کران بالیدن مهدي عاطف راد was last modified: مارس 9th, 2007 by Pooya Azizi
پاييز من پاییزم راه می رود با دست هایی در جیب، درازای پیاده روها در مهِ فرسوده فقط چراغ هایی روشن است محمد باقر حاجياني was last modified: مارس 9th, 2007 by Pooya Azizi
مرجع تقلید فراموش کرده بودم زادگاهم را جنوب را نرگس زهره نسب was last modified: مارس 9th, 2007 by Pooya Azizi
سر به شلوغي گذاشته سرم در هوايي كه نمي دانم گرفته تن به سايه اش نمي سازد منير سادات حسيني was last modified: مارس 9th, 2007 by Pooya Azizi
درخواب وبيداري چنگ نمي زنم دارم پيراهن راه راهت را مي شويم دريا موجي برداشته و… مرا به سينه ي تو كوبيده آزاده زارعيان was last modified: مارس 9th, 2007 by Pooya Azizi
يادم نيست به روزم آمدي روي تنهاي ام قد كشيدي جز صداي منقار تو بر استخوانم منيره پرورش was last modified: مارس 9th, 2007 by Pooya Azizi
Post exodus دريا راديو نيست كه پيچش را ببندي يا وادارش كني روي موج دلخواهت زمزمه لالايي يا ترانه بخو اند. عباس صفاري was last modified: مارس 9th, 2007 by Pooya Azizi
© [suffusion-the-year] MahMag - magazine of arts and humanities | درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بيعرضگي را صبر، و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مينامند. گاندي |