
آنقدر تقسیم می کنیم که جمع شباهت هایمان به صفر نزدیک و کسر تفاوتهامان به قرن ها فاصله ، نزدیک رنگ ها را تقسیم می کنیم زرد ، سفید ، سیاه ،…. پول ها را تقسیم می کنیم پو لدار و متوسط و گدا دسته بندی می کنیم آنقدر بود و نبود را تا بسر […]
آنقدر تقسیم می کنیم که جمع شباهت هایمان به صفر نزدیک و کسر تفاوتهامان به قرن ها فاصله ، نزدیک رنگ ها را تقسیم می کنیم زرد ، سفید ، سیاه ،…. پول ها را تقسیم می کنیم پو لدار و متوسط و گدا دسته بندی می کنیم آنقدر بود و نبود را تا بسر […]
“یکی جهود و مسلمان” مهمونی شلوغی بود. میزبان که به تازگی خانه بزرگ و مجللی خریده بود، برای اینکه هیچ دوست و آشنا و فامیل و همکار و همسایه ای از این واقعه مهم بی خبر نماند، از همه نوع آدم ریز و درشت و خودی و بیخودی ونخودی دعوت کرده بود. فریبا مقدم ————-یکی […]
نگذرد این روزگار تلخ تر از زهر گر که نخواهیم روزگارچون شکر آید! سالهاست ما ایرانیان در مراحل مختلف و موارد بسیار این شعر زیبای حافظ را خوانده و زمزمه کرده ایم که: گیل آوایی—-نگذرد این روزگار تلخ تر از زهر was last modified: می 9th, 2007 by mahnaz badihian
© [suffusion-the-year] MahMag - magazine of arts and humanities | درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بيعرضگي را صبر، و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مينامند. گاندي |