چهار شعر از محمود درویش / ترجمه : حمزه کوتی

 ادبیات عرب  دیدگاه‌ها برای چهار شعر از محمود درویش / ترجمه : حمزه کوتی بسته هستند
جولای 222010
 

با سایه ات جن غزل ها را لمس کن ، تا سخن بر عسل شهوات بیدار شود چهار شعر از محمود درویش / ترجمه : حمزه کوتی was last modified: جولای 22nd, 2010 by Hamza Kuti

جنون شاعران شعری از غانم بوحمود / ترجمه : حمزه کوتی

 ادبیات عرب  دیدگاه‌ها برای جنون شاعران شعری از غانم بوحمود / ترجمه : حمزه کوتی بسته هستند
جولای 222010
 

ای چپق حکمت اگر رود جنون شاعران نبود آن وقت نه گل بود و نه آب جنون شاعران شعری از غانم بوحمود / ترجمه : حمزه کوتی was last modified: جولای 22nd, 2010 by Hamza Kuti

پنج نامه برای مادرم / نزار قبانی ـ ترجمه سید نعیم موسوی

 ادبیات عرب  دیدگاه‌ها برای پنج نامه برای مادرم / نزار قبانی ـ ترجمه سید نعیم موسوی بسته هستند
جولای 222010
 

صبح به خیر ای زیبا صبح به خیر ای زیبای مقدس مادرم پنج نامه برای مادرم / نزار قبانی ـ ترجمه سید نعیم موسوی was last modified: جولای 22nd, 2010 by Hamza Kuti

بیگانه ای میان دو رود / زاهر الغافری شاعر عمانی / ترجمه : حمزه کوتی

 ادبیات عرب  دیدگاه‌ها برای بیگانه ای میان دو رود / زاهر الغافری شاعر عمانی / ترجمه : حمزه کوتی بسته هستند
جولای 222010
 

آرام تر فرشته زمین اینجا مرطوب است و هوا در ریه ها رنجور بیگانه ای میان دو رود / زاهر الغافری شاعر عمانی / ترجمه : حمزه کوتی was last modified: جولای 22nd, 2010 by Hamza Kuti

چه خوب شد/ مهناز بدیهیان

 ایران, شعر  دیدگاه‌ها برای چه خوب شد/ مهناز بدیهیان بسته هستند
جولای 202010
 
چه خوب شد/ مهناز بدیهیان

و چه خوب که تن تو هنوز بوی کوچه باغهای سپاهان می دهد چه خوب شد/ مهناز بدیهیان was last modified: جولای 20th, 2010 by mahnaz badihian

نه مرادم نه مریدم/ شعری از مولانا

 شعر  دیدگاه‌ها برای نه مرادم نه مریدم/ شعری از مولانا بسته هستند
ژوئن 292010
 

آنچـه گفتند و سُرودنـد تو آنـی خودِ تو جان جهانی گر نهانـی و عیانـی تـو همانی که همه عمر بدنبال خودت نعره زنانی نه مرادم نه مریدم/ شعری از مولانا was last modified: ژوئن 29th, 2010 by mahnaz badihian

كابوس – روح الله كاملي

 ادبیات جهان  دیدگاه‌ها برای كابوس – روح الله كاملي بسته هستند
ژوئن 262010
 

، دست چپم دسته‌ي فلزي ساطور را ول نمي‌کرد. انگار به آن چسبيده بود يا آن ساطور مشکي جزئي از دست چپم شده بود. ساطور را زير پايم گذاشتم و هر چه تلاش کردم از دستم جدا نشد. نه دست چپم ساطور را ول مي‌کرد و نه ساطور دستم را. وقتي بيشتر زور زدم تا […]

دلم می خواست بمیرم – مریم اسحاقی

 ادبیات جهان  دیدگاه‌ها برای دلم می خواست بمیرم – مریم اسحاقی بسته هستند
ژوئن 232010
 
دلم می خواست بمیرم - مریم اسحاقی

مامان ایستاده و شوهرش هم کنارش. موهای شقیقه¬اش سفید است و چشم¬هایش خیره به دورها. مثل روزی که عقد کرده بود مامان را. خاله کل کشیده بود و گفته بود باهاش دست بدهم و او سرم را نوازش کرده بود و من در را کوبیده بودم و از اتاق زده بودم بیرون. صدای بادابادا مبارک […]

زبان / دکتر بیژن باران

 مقالات پراکنده  دیدگاه‌ها برای زبان / دکتر بیژن باران بسته هستند
ژوئن 232010
 

آیا می توان با این ترجمه های محدود یک متن ادبی غربی از داستایوسکی، کافکا، مارکز را بفارسی سره ترجمه کرد؟ یا یک یک متن علمی از آینشتاین، هاوکینز، یا اخبار سیاسی روزانه را به پارسی سره ترجمه کرد؟ تازه برای کی و کدام خواننده؟ زبان / دکتر بیژن باران was last modified: ژوئن 23rd, […]

© [suffusion-the-year] MahMag - magazine of arts and humanities درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بي‏عرضگي را صبر،
و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مي‏نامند.
گاندي