
«ساقی بیا، که یار ز رخ پرده برگرفت» گفت و گو با دکتر علی فردوسی، کاشف قدیمیترین نسخه غزلیات حافظ / مینو صابری was last modified: آوریل 9th, 2009 by mahnaz badihian
خاطرات مهندس ایرج حسابی انیشتین که چشمهایش را بسته بود چشم هایش را باز کرد و گفت” دقیقا من هم همین را برداشت کردم و بعد بلند شد تا سفره هفت سین را ببیند. /انیشتین و هفت سین/ فرستنده رضا ایرانی was last modified: آوریل 8th, 2009 by mahnaz badihian
پس بیهوده نیست که سراسر زندگی مردم پهن دشت ایرانزمین بر بستر شاد خوانی و شاد خواری و شاد گویی و شاد رقصی، سفره شادمانی پهن کرده بود و غم را در سرسرای کاشانه نیاکانمان مکانی نبوده است و حتی در مرگ عزیزان خود لباس سفید می پوشیدند و باور داشتند که شادمانی فروخفته در […]
در افسانه شناسی ی رومی، خدای نگاهبان ِ دروازه هاست و همه ی آغازه ها و پایانه ها را در کارهای جهان زیر ِ نگاه ِخویش می دارد. ژانوس دارای دوچهره است: یکی در پیش ِ رو و دیگری پس ِپشت ِسر. و چنین است که همه چیز در همه سو در نگاه رس ِ […]
© [suffusion-the-year] MahMag - magazine of arts and humanities | درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بيعرضگي را صبر، و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مينامند. گاندي |