شعرهایی از ممدوح السکاف شاعر سوری / ترجمه : حمزه کوتی

 ادبیات عرب  دیدگاه‌ها برای شعرهایی از ممدوح السکاف شاعر سوری / ترجمه : حمزه کوتی بسته هستند
ژانویه 302010
 

چون ناله ی حروف ام سرریز می زنم ، چونان که آذرخشی بی باران . شعرهایی از ممدوح السکاف شاعر سوری / ترجمه : حمزه کوتی was last modified: ژانویه 30th, 2010 by Hamza Kuti

پریسا کشاورز حمید/3 شعر

 شعر  دیدگاه‌ها برای پریسا کشاورز حمید/3 شعر بسته هستند
ژانویه 292010
 

نمی دانم چرا بال درآورده ام درست درعصری که پرنده پر نمی زند پریسا کشاورز حمید/3 شعر was last modified: ژانویه 29th, 2010 by mahnaz badihian

ژانویه 282010
 
فروغ و غادة / لیلا کرد بچه

شاید برای پرداختن به شباهت ها و تفاوت های اشعار فروغ و غادﺓ ، دلایلی از این دست که هر دو شاعر هستند ، معاصر هستند ، و زن هستند کافی باشد . فروغ و غادة / لیلا کرد بچه was last modified: ژانویه 28th, 2010 by Hamza Kuti

سکولاریته – «منوچهر جمالی»

 مقالات پراکنده  دیدگاه‌ها برای سکولاریته – «منوچهر جمالی» بسته هستند
ژانویه 272010
 

بوی هرکسی را میتوان، بیش ازگفتارو پیش ازگفتار، شنید. سکولاریته – «منوچهر جمالی» was last modified: ژانویه 27th, 2010 by mahnaz badihian

عـابـر آواره / راحله یار

 شعر  دیدگاه‌ها برای عـابـر آواره / راحله یار بسته هستند
ژانویه 272010
 

چـنـد روزی می شـود سودایی سودای ام در دلِ شـب های من غوغایِ بیداریست باز عـابـر آواره / راحله یار was last modified: ژانویه 27th, 2010 by mahnaz badihian

خبر نشر کتاب صدای اعتراض قلم: تابستان 2009 ایران

 ایران, شعر  دیدگاه‌ها برای خبر نشر کتاب صدای اعتراض قلم: تابستان 2009 ایران بسته هستند
ژانویه 232010
 
خبر نشر کتاب  صدای اعتراض قلم: تابستان 2009 ایران

خبر نشر کتابی که همه منتظر آن بودیم: صدای اعتراض قلم: تابستان 2009 ایران بکوشش مهناز بدیهیان با همکاری آزاده دواچی این کتاب با آثاری از بسیاری از شاعران و نویسندگان داخل و خارج از ایران ، بازتابی ست از صدای اعتراض در ارتباط با خیزش خبر نشر کتاب صدای اعتراض قلم: تابستان 2009 ایران […]

لیلا کرد بچه —- جایی اگر برای رفتن داشتند

 شعر  دیدگاه‌ها برای لیلا کرد بچه —- جایی اگر برای رفتن داشتند بسته هستند
ژانویه 202010
 

یک روز باد تمام آدم ها را با خود می برد جاده ها مثل کلاف سردرگمی دور خود می چرخند لیلا کرد بچه —- جایی اگر برای رفتن داشتند was last modified: ژانویه 20th, 2010 by mahnaz badihian

روزی که امیرکبیر گریست

 مقالات پراکنده  دیدگاه‌ها برای روزی که امیرکبیر گریست بسته هستند
ژانویه 202010
 

امير اشک‌هايش را پاک کرد و گفت: خاموش باش. تا زمانى که ما سرپرستى اين ملت را بر عهده داريم، مسئول مرگشان ما هستيم. روزی که امیرکبیر گریست was last modified: ژانویه 20th, 2010 by mahnaz badihian

© [suffusion-the-year] MahMag - magazine of arts and humanities درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بي‏عرضگي را صبر،
و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مي‏نامند.
گاندي