
دو بوار به زنان میآموزد که برای رسیدن به آزادی، باید نخست به استقلال دست یابند و به ویژه از نظر اقتصادی بر پای خود بایستند علی امینی نجفی/سیمون دو بووار، فیلسوف رهایی زنان was last modified: ژانویه 9th, 2008 by mahnaz badihian
اشاره: امسال خانه ادبیات افغانستان نتوانست پنجمین جشن واره «قند پارسی» را که به شعر و داستان جوان افغانستان می پرداخت، در ایران برگزار کند. به جز آن، انتشار مجله ادبی این نهاد غیردولتی به نام «فرخار» یک سالی است که متوقف شده است. بازگشت سید محمدضیا قاسمی، دبیر خانه ادبیات به افغانستان نیز شایبه […]
حکایت شهریار، حکایت غریبی ست! حکایتی ست که آب به چشم آورده ، دل را به درد می خواند! شاعر و انسانی، که مچاله شده و خرد می شود و از عاشقی شوریده، به مداحی لهیده تبدیل می گردد! کسی که یکی از زیباترین اشعار پارسی در مورد (( پدر )) را سروده است، تبدیل […]
در شب یلدا نیاکانمان با بر افروختن ِ آتش، قلب تیرگی ِ ظلمت را می دریدند و به تماشای ِ بر افتادن جنازه شب، با نوشیدن شراب ِ ارغوانی و شکستن آجیل و خوردن انار و هندوانه و… لحظات امشب ز شراب ِ شهر ِ یاران، مستم با یار نشستم و به او، دل بستم […]
خلاصه. این مقاله گام نخستین جستاری در دو جهت در ادبیات معاصر ایران است. نخست، مناسبات اختلالات روحی با خلاقیت ادبی را بررسی میکند. دوم، تبلورات این مناسبات را در پیش کسوتان شعر نو، تحت ژانر ادبی مرثیه خوانی، مورد کنکاش قرار میدهد. یکی از مضار روال تکوین مدنیت جدید، اختلالات روحی و خلجانهای ذهنی […]
” دي ماه نخستين روز آن خرم روز است و اين روز و اين ماه هر دو بنام خداوند است که هرمزد ناميده شده يعني پادشاه حکيم و صاحب راي و آفريدگار . دکتر احمد پناهنده /جشن دیگان اهورایی پر نشاط باد! was last modified: دسامبر 17th, 2007 by mahnaz badihian
بازگشتِ زُهـره یا« رام » در روان هاست نه « ترجمهِ مفاهیم خشک پیچیده ازغرب درفرهنگ ایران ، سه خدا بودند که « آورنده روشنی ازتاریکی » بودند : 1- رام (= زهره ، درایران، زاور، خوانده میشد) و2- سروش و3- رشن( رشنواد ، کسیکه داراب، فرزند هما را برای نخستین بار، میشناسد- درشاهنامه ) […]
ما که بـه آواز سیمـُرغ سخن میگفته ایم چرا رقصیدن در اندیشیدن ِ به آوازسیمرغ را فراموش کرده ایم؟ منوچهرجمالی ——ما که بـه آواز سیمـُرغ…… was last modified: دسامبر 12th, 2007 by mahnaz badihian
23- فکر نمی کنید، نیروهای اپوزیسیون بایستی دست از اختلافات گذشته بردارند و با همبستگی خود، رنگ دیگری به تاریخ مبارزات معاصر بزنند ؟ من قبلا نوشته ام و استدلال آورده ام که « اپوزیسیون » در بیرون مرزها، فاقد « محتوا و معنای کلامی و همچنین فاقد بار حقوقی و فلسفی خودش » می […]
© [suffusion-the-year] MahMag - magazine of arts and humanities | درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بيعرضگي را صبر، و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مينامند. گاندي |