گیل آوایی—-اوخوان….*

 ادبیات جهان  دیدگاه‌ها برای گیل آوایی—-اوخوان….* بسته هستند
سپتامبر 072007
 

اوخوان….* انبوهی از مه غلیظ و فشرده مقابل دیدگان من جان گرفته است. فاصله ای را نمی بینم. زیر پای خویش را هم دیدن دشوار است. سنگینی عجیبی در تمامی جان خویش احساس می کنم. فشردگی مهی مقابل دیدگانم چنان است که گویی همه دنیا مه گرفته است. گیل آوایی—-اوخوان….* was last modified: سپتامبر 7th, […]

آگوست 282007
 
رضا بی شتاب  ----لالاییِ لولو و قرنیزهای انزوا

لالاییِ لولو و قرنیزهای انزوا رضا بی شتاب من این سطور نوشتم چونان که غیر ندانست تو هم ز روی کرامت چنان شنو که تو دانی [حافظ] سلام به خاکِ خوب و خوبانِ روزگار و اندیشه ورزان که تن و روان نیالوده اند و درزیِ اِزارِ زورگویان نگردیده رضا بی شتاب —-لالاییِ لولو و قرنیزهای […]

آگوست 182007
 
یعقوب یادعلی---آداب بی قراری

یعقوب یادعلی اواخر سال گذشته به اتهام توهین به قوم لر و اهانت به شخصیت اصیل زنان ایلیاتی در داستان هایش از سوی دادگاهی در یاسوج بازداشت شد و سرانجام در اردیبهشت ماه سال جاری آزاد شد. یعقوب یادعلی—آداب بی قراری was last modified: آگوست 18th, 2007 by mahnaz badihian

علي اصغر حسيني خواه—-وقتی خواب از چشم های آنوبیس، پریده باشد.

 ادبیات جهان  دیدگاه‌ها برای علي اصغر حسيني خواه—-وقتی خواب از چشم های آنوبیس، پریده باشد. بسته هستند
آگوست 182007
 
علي اصغر حسيني خواه----وقتی خواب از چشم های آنوبیس، پریده باشد.

«فقط یک چیز انسان هرگز تغییر نخواهد کرد و آن هم حماقت اوست و صد هزار سال دیگر، انسانی که بوجود می آید، مانند انسان دوره ما و آنهای که قبل از ما ، در دوره اهرام می زیستند احمق خواهد بود. و او را هم می‌توان با دروغ و وعده‌های بی‌اساس فریفت. برای این […]

گیل آوایی —-نیمروز آفتابی در شالیزار

 ادبیات جهان  دیدگاه‌ها برای گیل آوایی —-نیمروز آفتابی در شالیزار بسته هستند
آگوست 072007
 
گیل آوایی ----نیمروز آفتابی در شالیزار

نیمروز آفتابی در شالیزار هوای دم کرده و شرجی نیمروز تابستانی است. آب جاری رودخانه وسوسه می زاید تا عریان شوی وتن به سردی جاری آن بسپاری. بر پشته ای از علف های سبز شده ی از لایروبی بهاری رودخانه، لاکپشتها ردیف صف کشیده اند و خاموش در کنار هم آفتاب می گیرند. گیل آوایی […]

ژوئن 242007
 

خاطراتِ خانه مردگان يادگاري نويسي‌هاي مهاجرين‏افغاني بر ديوار اردوگاه عسكرآباد ورامين — برتولت برشت شاعر ماركيسست و انقلابي در يكي از شعرهايش مي‌گويد: «به ياد آر تاريكي و سرماي سخت را، در اين دره كه آه و فغان و ناله و غوغا است»، منظور برشت از «تاريكي و سرماي سخت» چيست؟ يادگاري نويسي‌هاي مهاجرين‏افغاني بر […]

jason gurley_ جسيون گورلي

 ادبیات جهان  دیدگاه‌ها برای jason gurley_ جسيون گورلي بسته هستند
ژوئن 242007
 
jason gurley_ جسيون گورلي

زيپ برگردان: ليلا صادقي جسيون گورلي جمعه روز خوبي بود. اضافه حقوق غير منتظره، انعام غير منتظره، هيچكدامشان خيلي زياد نبود، ولي همين بودنشان دلخوش كنك بود. تعطيلات آخر هفته پر بود از پول باد آورده براي چيزهاي ناچيز و يك فص خواب درست و حسابي. الان يك هفته جديد شروع شد و به نظرم […]

هژبر—–سنگ و درخت –

 ادبیات جهان  دیدگاه‌ها برای هژبر—–سنگ و درخت – بسته هستند
ژوئن 022007
 
هژبر-----سنگ و درخت -

بر فراز تپه ای بلند و بی علف، تخته سنگ بزرگی زیر سایه ی تنها درخت جوانی آرام گرفته بود. از زمانی که درخت جوانه زده و سر از زیر خاک بیرون آورده بود، این سنگ را دیده بود که بی آنکه گذشت زمان در تغییر شکل اش تاثیری بگذارد همیشه همانی مانده بود که […]

مه 302007
 

زنی هميشه درگوش من جيغ می کشد تمام تنم مي لرزد . چشم كه باز ميكنم تاريكي نمناك كلبه مرا به خودم مي آورد.در وديوار هنوز از صداي غرش رعد تكان مي خورد.لعنتي همه اش را از سرم پراند.پتو را كنار ميزنم.نزديك بخاري ميروم.تكه هاي چوب را داخل آتش مي اندازم چادر زن ميان رقص […]

مه 172007
 
زهرا سنگسار شد -----عزت گوشه گير

سايه ي باريك “زهرا” زير نور ضعيف ميدان دراز و درازتر مي شود. تا وقتي كه آن دو زن قلچماق دست هاي‌ “زهرا” را از پشت به هم قفل كردند. دست هاي “زهرا” چون برگ هاي زرد چنار بي رمق و شكننده بود و تنش گاه سرد مي شد و گاه گرم . .. و […]

© 2025 MahMag - magazine of arts and humanities درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بي‏عرضگي را صبر،
و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مي‏نامند.
گاندي