مه 022006
 
چشمان آنابل.......M.Badihian

مهناز بدیهیان چشمان آنابل……. از دروازه های تمدن که می گذشتم. تصویر انیشتن به حیرتم واداشت. صدای وحشتی بود، که در کوچه های بیگاری. از گلوی تنگ “خوزه” بیرون می پرید. درخت ها چه کدر بودند ، از رنج تنهایی. چشمان آنابل…….M.Badihian was last modified: می 2nd, 2006 by mahnaz badihian

آوریل 302006
 
Yasamin Ahmadiشعری از یاسمین احمدی

حالا بنشین و هی قصه بباف از بلوغ فکر گرفته تا راز شاد زیستن و جاودانه گی پس از مرگ بی شک کلام ات سهم الارث باد و سرزمین سر گشتگی خواهد شد Yasamin Ahmadiشعری از یاسمین احمدی was last modified: آوریل 30th, 2006 by Pooya Azizi

آوریل 302006
 
....Ta Sepidaarبا برف تا سپیدار

یاسمین احمدی -شاعر متولد 1350 – فارغ التحصیل زبان و ادبیات فارسی (کارشناسی ارشد ) از دانشگاه آزاد تهران – 1378 سرودن شعر را از هفده سالگی آغاز کرده است و مجموعه ی حاضر اولین کتاب شعر اوست . با برف تا سپیدار را انتشارات فرزانه منتشر کرده است و حاوی چهل و دو شعر […]

آوریل 292006
 
M. Hajiani محمد باقر حاجیانی

به کلاغ های پیری نگاه می کنم که سال هاست از کنار پنجره ات می گذرند، من عاشق نشده ام M. Hajiani محمد باقر حاجیانی was last modified: آوریل 29th, 2006 by mahnaz badihian

آوریل 262006
 
K. Doroodgar- دو شعر از کاوه درودگر

هلي‌كوپترها ي توپدار آخرين نشست عاشقان را به گلوله بستند پس از آن در مسلخ عشق هيچ چيز نماند جز كينه‌اي ابدي خشونتي ازلي بعد عشق مصنوع جايگزين شد و خلا ناپديد. كاوه درودگر K. Doroodgar- دو شعر از کاوه درودگر was last modified: آوریل 26th, 2006 by mahnaz badihian

آوریل 252006
 
A- Khakpourدر بی حضوری - شعر افسانه خاکپور

وقتيكه خدا از پشت دريچه ها مي گذشت برشانه اش خورشيد تاريك مي شد روياهايم را به ستاره اي بستم كه ميان دو سحرگاه پير شد خواب بودم طلوع ز چهره ام گذ شت A- Khakpourدر بی حضوری – شعر افسانه خاکپور was last modified: آوریل 25th, 2006 by Pooya Azizi

آوریل 252006
 

دمکراسئ مرگ….. بر آسمان چه بدوزم چشم که بیم پرنده مرگ مئ لرزاندم هر بار تپیدن قلب کدام کودک افغان گیل آوایئ G- Avaie was last modified: آوریل 25th, 2006 by mahnaz badihian

ٍ E- Mortazavi شعر از عمادالدین مرتضوی

 شعر  دیدگاه‌ها برای ٍ E- Mortazavi شعر از عمادالدین مرتضوی بسته هستند
آوریل 252006
 

“خروار خروار زمستان” حالا قطره قطره نشسته بود به تن پنجره در آمبولانس¬هایی که بر عکس می¬رفتند از بهشت زهر ٍ E- Mortazavi شعر از عمادالدین مرتضوی was last modified: آوریل 25th, 2006 by mahnaz badihian

آوریل 122006
 
ميثم رياحيMaysam Riahi

تكرار از اشاره 4 مادرم هر كار كرد نتوانست زن باشد پالتويش را فروخت و من از شب شير نوشيدم از خاطرات يك گوزن ! ميثم رياحيMaysam Riahi was last modified: آوریل 12th, 2006 by mahnaz badihian

آوریل 122006
 

سینا علیمحمدی دست ها و پاها كاش همه ي قاب عكس ها يك جور بودند شكل من كه دست هايم را بُرده ام زير چانه S. Alimohammadi سینا علی محمدی was last modified: آوریل 12th, 2006 by mahnaz badihian

© [suffusion-the-year] MahMag - magazine of arts and humanities درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بي‏عرضگي را صبر،
و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مي‏نامند.
گاندي