حقیقت و رویا چه قدر شبیه رویا می آیی نوری که از تو می افتد – افتاده است – بر میزها ، گل دان ها و مجموعه های نفیس چه مهربان اند اشیا و نوری که از تو تابیده است در این اتاق ۰ پلک بگشا ! دو شعر از فرامرز سه دهی was last […]
اکتبر 232006
اکتبر 182006
مر داد تلفن همراهش هيچ وقت در دست رس نبوده بوده ؟ جواب مي دهد : ٍِ شما با كوفي عنان تماس گرفته ايد لطفأ پيام بگذاريد ! ٍ پيام بگذارم ؟ مرداد – ناهید سرشکی was last modified: اکتبر 18th, 2006 by Pooya Azizi
اکتبر 182006
نگاه عاشق پل خواجو بد جوری است. این سوی پل روی دیوار حادثه جای پنجه های آرزو قرمز و مختصر بجا مانده است و می خواهند آسمان ما را با خورشید ساخت ” یو- اس- اس- ا” روشن کنند!! نگاه عاشق پل خواجو- مهناز بدیهیان was last modified: اکتبر 18th, 2006 by mahnaz badihian
اکتبر 162006
عروس كاشي‌هاي آبي بخت خود را با آن روسريِ سبز كه از دست فرشته‌ها قاپيده بودي به گياهان نورس كنار عالي‌قاپو گره زدي و بخت مرا به هيچ دو شعر از نصرت اله مسعودی was last modified: اکتبر 16th, 2006 by mahnaz badihian
اکتبر 152006
ترانه شادي آفرين لبانش شكارچي بي شرم! كاش مي دانستي دو شعر از: حسن بصیری was last modified: اکتبر 15th, 2006 by mahnaz badihian
اکتبر 142006
نه رویایی بود نه رستگاری خیال واقعیت تلخ بود و ذایقه ی مادر مرده ی ما که بدان خو گرفته بود زندگی پیراهنش بوی چرک می داد : مهناز بدیهیان was last modified: اکتبر 14th, 2006 by mahnaz badihian
اکتبر 132006
چند شعر از فرشته رسولی سرفه ي اول خدا در زخم هایم ، سیاه تمام دردهایم پشت شهر ،خراب ! و خرابه های در خون ، عاشق! چند شعر از فرشته رسولی was last modified: اکتبر 13th, 2006 by Pooya Azizi
اکتبر 112006
از تمام شاعران ایرانی درون مرز دعوت می شود که 5 شعر که هر کدام از بیست خط بیشتر نباشد را برای ما ارسال کنید تا از بین آنها 2-3 شعر جهت برگردان به انگلیسی و انتشار آنه در یک انتالوزی در آمریکا استفاده کنیم. همراه با این شعرها حتما یک بیوگرافی 1-2 صفحه ای […]
اکتبر 092006
گاهی اوقات بعضی اتفاقات و برخی جریانات برخی را بر سر ادعاهایی واهی نگاه می دارد و آن ها چیز هایی را برای خودشان می بافند که انگار در زمانه ای خارج از زمانه ی ما اتفاق افتاده است . پس گاهی اوقات انگشت اشارت به جای انگشت اتهام باید قرار داد و نشان داد […]
اکتبر 072006
هستند از شاعرانی که می شناسم شان و از دیر باز هم … و این شناختن می رسد به این که شاعرانی نیکو سرا هم باشند و گاهی هم پیش خودت شرمنده ای اگر شعری را که جربزه ی شعر بودن دارد برای خواننده نگذاری و انگار آن رسالت دبیر بودن (دبیر مجله ) در […]