زندگی ممنوع / گیل آوایی

 شعر  دیدگاه‌ها برای زندگی ممنوع / گیل آوایی بسته هستند
مارس 112008
 

ناله ها که درگرفت چونان سیلابی سر ریز داغ دل زندگان بود زندگی ممنوع / گیل آوایی was last modified: مارس 11th, 2008 by mahnaz badihian

راحله یار / « اگر دوباره ندیدیم »

 شعر  دیدگاه‌ها برای راحله یار / « اگر دوباره ندیدیم » بسته هستند
مارس 102008
 
راحله یار /  « اگر دوباره ندیدیم »

اگر پرنده بمیرد اگر که یخ بزند لانه قناری آه! ….. راحله یار / « اگر دوباره ندیدیم » was last modified: مارس 10th, 2008 by mahnaz badihian

رضا بی شتاب / به شما

 شعر  دیدگاه‌ها برای رضا بی شتاب / به شما بسته هستند
فوریه 292008
 

برای فرحناز جعفری؛ شاعر، نقاش و عکاسِ برجسته ی معاصر حادثه بنگر که نفس شد حصار تن قفسِ سنگی و روحم حریق رضا بی شتاب / به شما was last modified: فوریه 29th, 2008 by mahnaz badihian

فوریه 252008
 
خودپرستی/ راحله یار

عـشـق را با آب چـشم و شیـره ی جان می نویسم زیـربـاران می نشیـنم زیـر بــاران مـی نویـسـم خودپرستی/ راحله یار was last modified: فوریه 25th, 2008 by mahnaz badihian

تغزلي آتشين/ رضا آشفته

 شعر  دیدگاه‌ها برای تغزلي آتشين/ رضا آشفته بسته هستند
فوریه 232008
 
تغزلي آتشين/  رضا آشفته

اينجاييم در يك اتاق بزرگ گم مي شويم دستانمان بادام مي چيند براي ديگري تغزلي آتشين/ رضا آشفته was last modified: فوریه 23rd, 2008 by mahnaz badihian

محمد صدیق/ دری بر روی خورشید و جهان بستند

 شعر  دیدگاه‌ها برای محمد صدیق/ دری بر روی خورشید و جهان بستند بسته هستند
فوریه 182008
 

دری بر روی ما بستند بر آن قفلی ز خاموشی است و خوددر بزم بی پایانشان در بستری آ رام خوابیدن محمد صدیق/ دری بر روی خورشید و جهان بستند was last modified: فوریه 18th, 2008 by mahnaz badihian

بَر بال ِ فِرشته/ مَجید .ع. کفائی

 شعر  دیدگاه‌ها برای بَر بال ِ فِرشته/ مَجید .ع. کفائی بسته هستند
فوریه 112008
 
بَر بال ِ فِرشته/  مَجید .ع. کفائی

ناصر خسرو سخنسرای نامدار ایران زمین هزار سال پیش قصیده ی شکوائیه بلندی سروده و از دست خدا شکایت کرده که چرا شیطان را آفریده و اعتراض کنان به خدا گفته بَر بال ِ فِرشته/ مَجید .ع. کفائی was last modified: فوریه 11th, 2008 by mahnaz badihian

© [suffusion-the-year] MahMag - magazine of arts and humanities درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بي‏عرضگي را صبر،
و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مي‏نامند.
گاندي