مارس 182009
 
هارمونی هامون،یک شعر نوشتا،از فرامرز سلیمانی

به جادوی سفر‌های بی‌ هنگام در هم می‌‌پیچد غبار جاده که می‌‌گسترد جدا و می‌‌گشاید بازو و راه به شال مرصعی مایل حمایل هزار راه می‌‌شود در هزار توی عتیق اما کسی‌ نمی ماند هارمونی هامون،یک شعر نوشتا،از فرامرز سلیمانی was last modified: مارس 18th, 2009 by mahnaz badihian

رباب محب /چند شعر از مجموعه‌یِ خراش‌ها بر صورت‌هایِ مضاعف

 شعر  دیدگاه‌ها برای رباب محب /چند شعر از مجموعه‌یِ خراش‌ها بر صورت‌هایِ مضاعف بسته هستند
مارس 182009
 
رباب محب  /چند شعر از مجموعه‌یِ خراش‌ها بر صورت‌هایِ مضاعف

پشتِ قوزیِ این برف کلاغی مجموعه‌هایِ وقتِ را وارونه می‌کند. رباب محب /چند شعر از مجموعه‌یِ خراش‌ها بر صورت‌هایِ مضاعف was last modified: مارس 18th, 2009 by mahnaz badihian

غزلواره ی ژنوس وچند شعر تازه از اسماعیل خویی

 شعر  دیدگاه‌ها برای غزلواره ی ژنوس وچند شعر تازه از اسماعیل خویی بسته هستند
مارس 182009
 
غزلواره ی ژنوس وچند شعر تازه از اسماعیل خویی

در افسانه شناسی ی رومی، خدای نگاهبان ِ دروازه هاست و همه ی آغازه ها و پایانه ها را در کارهای جهان زیر ِ نگاه ِخویش می دارد. ژانوس دارای دوچهره است: یکی در پیش ِ رو و دیگری پس ِپشت ِسر. و چنین است که همه چیز در همه سو در نگاه رس ِ […]

بهار / بیژن باران

 شعر  دیدگاه‌ها برای بهار / بیژن باران بسته هستند
مارس 182009
 
بهار / بیژن باران

4فصل ویوالدی با کشش ناسوتی نوای ویلونش، حتی کنار صخره ای در کوههای شمال تهران و بعد بهنگام رانندگی، مرا به ترکیب متغیر فصلی ستارگان می رساند. بهار / بیژن باران was last modified: مارس 18th, 2009 by mahnaz badihian

© [suffusion-the-year] MahMag - magazine of arts and humanities درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بي‏عرضگي را صبر،
و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مي‏نامند.
گاندي