ژوئن 212009
 
گوزن می شوم برای  نگار /  امیر حسین تیکنی

با یاد شعری از بیژن نجدی “کیست که با تلخی می گرید؟” من زبان آدمی نمی فهمم از نگاهت که پرندگان را به کوچ وا می دارد در می یابم که شرابی تلخ نوشیده ای آنقدر تلخ که طعم گسش سال هاست در دهانت مانده . گوزن می شوم برای نگار / امیر حسین تیکنی […]

ژوئن 082009
 
چند شعر از الناز سرخانلو

اين شعر را براي تو گفتم ،‌با لهجه اي غريبه و خسته مثل پرنده اي كه نشسته بر ميله هاي سربی زندان چند شعر از الناز سرخانلو was last modified: ژوئن 8th, 2009 by mahnaz badihian

ژوئن 042009
 

نادر می نویسم.اما هدف من در کار من مشخص است وخواهند بود خیالی پر هیجان مرا تحریک می کند و من هر لحظه به دنبال کشف آن بی منتها هستم هي هاي آناهيتا بانوي پاک دامن آب ها و اشک اينک چه سود مرا از اين همه وهم و دروغ ها م.آرمان /چند شعر was […]

فرامرز سلیمانی : چه باوری

 شعر  دیدگاه‌ها برای فرامرز سلیمانی : چه باوری بسته هستند
ژوئن 022009
 

دستی به جست و جوی بهار از دریچه بیرون می‌‌شود تنها کسی‌ که کوچه را به نگاهی خیره می‌‌روبد فرامرز سلیمانی : چه باوری was last modified: ژوئن 2nd, 2009 by mahnaz badihian

شعری از پدر محمد پورعبدالله

 شعر  دیدگاه‌ها برای شعری از پدر محمد پورعبدالله بسته هستند
مه 282009
 

پدر محمد پورعبدالله که فرزندش هم اکنون بیش از 100 روز است در بازداشت به سر می برد، با سرودن شعری برای وی، او را به استقامت فراخوانده است. پدر این دانشجو، زمانی این شعر را سرود که پسرش را در دادگاه انقلاب، با دست بند و وضعیت نامناسب مشاهده کرد. این شعر در زیر […]

محمد صدیق/ در شهر گمشد گانم—

 شعر  دیدگاه‌ها برای محمد صدیق/ در شهر گمشد گانم— بسته هستند
مه 212009
 
محمد صدیق/ در شهر گمشد گانم—

در شهر گمشدگان— حضور بی مفهوم است و تجانس گناهی نا بخشودنی عشق را با گناه رنگین کرده اند محمد صدیق/ در شهر گمشد گانم— was last modified: می 21st, 2009 by mahnaz badihian

فرامرزسلیمانی : رکسی رها

 شعر  دیدگاه‌ها برای فرامرزسلیمانی : رکسی رها بسته هستند
مه 132009
 

رکسی اما رفته بود خاک خیابان را شرابی زند و باد بریده بود فرامرزسلیمانی : رکسی رها was last modified: می 13th, 2009 by mahnaz badihian

مه 102009
 
زنی می آید / مهناز بدیهیان-اوبا

برای همه ی مادرانی که نیستند،هستند و خواهند بود… زنی می آید که روزی” ویرجینیا ولف” از او پا گرفته است و زنی که راز مریم و مسیح را خوب می داند و زنانی می آیند که با دختران هیتلر به بازار رفته اند زنی می آید / مهناز بدیهیان-اوبا was last modified: می 10th, […]

فرامرز سلیمانی / فاصله از نوع نزدیک

 شعر  دیدگاه‌ها برای فرامرز سلیمانی / فاصله از نوع نزدیک بسته هستند
مه 062009
 

و فاصله در کشتی کوچکی دور سراب داشت گشت می‌‌زد فرامرز سلیمانی / فاصله از نوع نزدیک was last modified: می 6th, 2009 by mahnaz badihian

© [suffusion-the-year] MahMag - magazine of arts and humanities درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بي‏عرضگي را صبر،
و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مي‏نامند.
گاندي