
شانه های ِ غریب دلم برای همه ی آن ها که رفته اند می سوزد برو تو نیز برو از حریم آشوب خیال من برو جایی که نمی دانم شاید امن تر باشد شانه های من تابِ این همه اشکِ نگریسته را ندارد. شعر تازه از بیژن فارسی was last modified: آگوست 29th, 2006 by […]
شانه های ِ غریب دلم برای همه ی آن ها که رفته اند می سوزد برو تو نیز برو از حریم آشوب خیال من برو جایی که نمی دانم شاید امن تر باشد شانه های من تابِ این همه اشکِ نگریسته را ندارد. شعر تازه از بیژن فارسی was last modified: آگوست 29th, 2006 by […]
شهلا آقاپور شاعر، نقاش ومجسمه ساز،ازما درو پدری آذری درتهران متولد شده است. پس ازپايا ن دوره دبيرستان ودريا فت ديپلم دررشته های علوم طبيعی وادبيا ت فارسی تحصيلاتش رادررشته های هنروطراحی دردانشگاه تهران گذرانده است.وی ازسا ل 1365 ساکن آلمان ميشود ودرسا ل 1373رشته تعليم وتربيت کودک وهنردرما نی رادربرلين بپايان میرساند.سپس بعدازادامه تحصيل […]
مرگ صداي ِ پاي ِسال و ُ سايه است روي ِ سنگ رباب محب همراه با پرش ِ ناگهاني ِ پلک سرانگشتي تمام پنجره ها را مي بندد و اين تنها صداي ِ پاي ِ فاجعه است که قصه اي در حنجره ام تمام مي شود رباب محب- Moheb was last modified: ژوئن 23rd, 2006 […]
باد در کوچه هايم پيچ مي خورد ملين ِ باکلاسي بفرست به اين شهر ! آسمانم گيج مي رود که روسپي خانه بالا مي آورد سينه بندها و گلدان ها …….. کمپوزيسيون ِ مذهبي ……. و پروانه اي که در مستراح … پاهايش را از هم وا کرده … اتومبیل های ِ نر ِ آغوش […]
تمام شب بارید از پنجره ام تهران مُهر باطله ای بود که با خورشید خیسِ لس آنجلس به اوراقِ گذرنامه های خاک نشست و خشک شد. قدم هایم را مثل سایه ای پشت سر حفظ می کنم تا چشمهایم بی چراغ بازگردند به خانه ای که دیگر نیست. تمام شب بارید لس آنجلس بوی کباب […]
© 2025 MahMag - magazine of arts and humanities | درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بيعرضگي را صبر، و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مينامند. گاندي |