نصرت اله مسعودي

 شعر
آوریل 302007
 

تا دامن ِكوليان لوركا

null

به خويشتن باخته اي
كه پرچم نازها يت
در تكرارِ پا به دري ِ با د
سال ها ست سمت ِاهتزاز را
گم كرده است
وآنچه شايد پوشيده اي

با دامن ِكوليان ِلوركا

كه هنوز دل از آن چكه مي كند

به وسعت ِ قرون وسطا

فاصله دارد.

نفله ناز هاي دم دستي

كه آينه هم از گيس تو مي گريزد

ماه را ببين!

كه معطل ِچينِ هاي ديروز ِگيسويت

چه در چين ِ چشمه مي لرزد

و نمي داند كه اين روز ها

حتا باد هاي ناوزيده هم

جغرافياي دامنت را

بهتراز تو مي شناسند

و روتر از ماه وُپنجره هاي با ز

بازي ِرو شده اي داري.

و من كه

به ناگهان ِديروز تو باخته ام

چه پرَ ِآشيان بر كول مي گذرم

در نا كجاي آسماني كه سنگ به دامن

دست ازاين شانه نمي كشد

و نمي كشم از تو هيچ

اين هرگزِبي تو نبودن را

كه در مَجاز ِ همان بوسه گيجم

و دارم خا ك ِآن خاطره را

با ميلي ليتر

در گيج باد ِ خونم اندازه مي كنم

وبا آسمان ِتو

كه جز چرتكه ي سنگ

حسابي ندارد

حسابي دست به يكي كرده ام حالا

كه فقط جنون افاقه مي كند.

چه نوشتني دارد اين تير ِخلاص ناتمام

كه تو طرح ِآن را

اينگونه تمام كردي

وما

و يعني بلا نسبت

من

چه سگي مي گذرم

تا باز براي پرچمت

كه سمت ِاهتزاز را گم كرده است

از هر سو قيام كنم!

نصرت اله مسعودي

7/2/86

  6 دیدگاه به “نصرت اله مسعودي”

  1.  

    جناب نصرت اله مسعودي عزيز !

    من نصرت هستم دوست قديمي شما

    آن وبلاگ كذايي و مزخرف متعلق به من است

    اين هم نشاني اش noosi.blogfa .com

    دوست عزيزي كه پيش تو گلايه آورده است

    ميبايست دقت نمايد كه نصرت درويشي

    با نصرت اله مسعودي از نظر لغوي از زمين

    تا آسمان هفتم فرق دارد

    گناه اين حقير اين است شعر هاي تو را به

    وفور در وبلاگ خود معرفي مي كنم

    معمولا هم از طريق سايت ماه مك از شعر

    هاي جديدت مطلع مي شوم

    آن دوست گرامي هم هر چه دق دلي دارد

    سر وبلاك من خالي كند در حضور شما و سايت

    ماه مك قول مي دهم نقد و نظر دوست گرامي

    را كامل بدون دخل و تصرفي در وبلاك درج

    نمايم

    براي آگاهي شما عرض مي كنم آن دوست عزيز

    تقاضاي تبادل لينك از من داشت

    دستور ايشان اجابت شد

  2.  

    ostad masudi az inke khodawand yari dad ta yek bare digar ba to wa afkare zibayat gashti be amaghe wojudiye khodam wa halohawaye an salhaye shagerdo ostadi bezanam khodaro shokr mikonam

متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.

© [suffusion-the-year] MahMag - magazine of arts and humanities درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بي‏عرضگي را صبر،
و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مي‏نامند.
گاندي