محمود معتقدی

 شعر
مارس 182007
 

آنان که به شورعشق به کوچه پا گشود ه اند

null

مگربهار و/ تو و/ پروازی چنین به بوی عشق
بهار

د ررویا ها ی سبز وطن


تامگر

تو

به جرعه ا ی تما م

گلویی تا زه کنی

آوازها ی تلخ سرزمین ات را

همچنا ن

ما

به یا د خواهیم داشت

اکنون

با گیسوانی عاشق

پا د رجا د ه ها ی با د

می رانی

گذر

به آزاد ی و

لبخند

با زنا نی آبی و

مردانی همیشه سرخ

روزها ی سرد زمستا نی را

هنوز

پشت سر داریم

مگر بها رو

تو و

پروا زی چنین به بوی عشق

محمود معتقدی

اسفند 85

متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.

© [suffusion-the-year] MahMag - magazine of arts and humanities درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بي‏عرضگي را صبر،
و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مي‏نامند.
گاندي