شعر تازه از میثم ریاحی

آگوست 292006
 

کلاغ

در چاه

ستاره را
در چشم می آورم / ایستاده پلک / زخم می زند روز / بر تمام صخره ها
از فرزندم / فاصله می گیرم / از طاعون / خیال در برف / و شکلی خاکستر
این
نه یک پازل / در کلمه است / نه راهی پشت به ثانیه / در قطره
نه اتفاق می افتد / نه اتفاق فاصله دارد / از فرسنگ ها سنگ
در تنم / مادر / با پلنگی / پا به ماه گذاشته / در چاله / در تنها یک چشم / با گَلّه ای گوزن در پنجه وُ / هجومی اَسب گونه در آهوانمادر شدم / به جان ِجنگ در زیتون
پادزهر در زنبور وُ نیش نگفته اش به آسمان
جا نمانده ام در پروانه
جا هنوز در راه است / راه راه / می آید از راه
راهرو / پُر از آتش / وگل هایی با زبان گاو / در حنجره اش کلاغ دارد و دام
نگران نباش پَرَکزاده یِ ماه !
مزار / پَر نمی زند تا پرپر شود طایفه ی ِتا به انتها
تابوتم آنقدر خیس خورده که حتا / یک گیسو / بلند نمی شود
تیره ام از تابشِ آب و تارم از خواب / تا سکون / سایه ندارم
دست هایم / چاره در چنگالِ گوشه ای در دایره دارد
نمی خواهد برگ / نمی خواهد جرعه را / با قدم / تا کاروان / تا زنجیر / با قایقی در انگور وُ شاید پنجره ای دَربِه دَر / با دَری با آغوشِ هر چه تا خوش باشد ماه
شایعه یِ شاهزاده در دیوار / در جذبه های ِمار / گفت از هَر وُ چه را با چه ها فراموش کرد
بوسه / در دانه ای ست که خورد مرغ وُ هُدهُد از حاشیه رانده شد تا باد با باران / شبانه در ماهی / در چاه / بنشیند / شب در چراغ باشد وُ اتفاق در بند
راه / ناگهان / اوج گرفت در پا / گام برداشت گودال / نبارید در مرگ / فکر / آن را / در دیوار کرد / آویخت / و کهنه بر دعا / آوار شد
قلعه
با گلبرگ / و سازش در تاک
در لابه لایِ نور
با لایه های ِدر زمستان
در تن ها / و تنها با تنم / در انتهای ِمادر
اینجا / با ابتدای ِکوه / در انتهای ِخاک / می نشینم / زایش دارد چشم / زانو / دیگر جهان است وُ جاده / در چاه / می آید ؟

  4 دیدگاه به “شعر تازه از میثم ریاحی”

  1.  

    bessyar ziba bood
    am cheh ketabi bekhanam ke befahmam
    jang dar deleh
    zitoun manish chieh
    ya shoma be man bego
    tazeh man tahsilkardeh iran
    ham hasstam
    mitounid mano rahnamayi konid ke chi bekhanam ke massalan bedanam
    jang dar deleh ziton manish chi misheh
    be khoda khili jedi migam
    rassti shoma ketabeton ra montasher kardid ya na
    khili jaleb minevissid
    P.

  2.  

    دوست عزیز ! ایمیل یا آی دیتو نو بدید تا راهنمایی تون کنم !

متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.

© [suffusion-the-year] MahMag - magazine of arts and humanities درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بي‏عرضگي را صبر،
و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مي‏نامند.
گاندي