کابوس یا بیدارئ G.Avaie

 شعر
جولای 312006
 

کابوس یا بیدارئ

گیل آوایی

مئ کشندم
هزار باره
گریزم نیست
هر آنچه که بخواهم
که نخواهم بنگرم پشت سرکابوسی است از جوانئ تا میانسالئ

هنوزبهمن است و زمستان 57

تو گویئ

این همه جز یک کابوس نبوده است از آغاز

که هر نفس

بامدادئ را نوید بود

اگر چه دردا

نبود آفتاب خیزانئ در پئ

آواز مرا

جنگلئ شنید

که تنها هوار نسل من آن را سروده بود گویئ

هرروزدر بیدادگاهئ

دارئ

و تیربارانئ

بدست جماعت بدرستئ کابوس وار

که بنام خدا شلیک مئ کنند

گریزم نیست

نیست مجال گریزئ

از آن همه که تار و پود مرا مئ تند
هر بار

به هوارئ

دردئ

و دریغئ

و دردا

دردا

دردا

که زندگئ در دیار من

هنوز

مرگ تفسیر مئ شود

گیل آوایئ

July31کالیفرنیا

در اندوه مرگ دانشجو اکبر محمدئ در زندان دژخیمان اسلامئ

متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.

© [suffusion-the-year] MahMag - magazine of arts and humanities درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بي‏عرضگي را صبر،
و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مي‏نامند.
گاندي