آوریل 302006
حالا بنشین و هی قصه بباف
از بلوغ فکر گرفته
تا راز شاد زیستن و جاودانه گی پس از مرگ
بی شک کلام ات
سهم الارث باد و سرزمین سر گشتگی خواهد شد باید بدانی
صفای خردسالی ات را که موریانه خورده باشد
غبار بزرگ سالی غوغا می کند و
رنگ نگاه ات کدر می شود
آن وقت به جای حس لذت پاییز
لب ریز از حسرت بهار یا ترس زمستان می شوی و
اسارت تلخ دل بسته گی های خرد و ریز
تو را در همهمه ی این همه همسایه گم می کند !
و تازه تا به خودت بیایی
آن قدر پیر شده ای
که برای درک ِ راز ِ سر به مهر ِ رهایی دیر ِ دیر است .
5 دیدگاه به “Yasamin Ahmadiشعری از یاسمین احمدی”
متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.
Dovvomin sherie ke az Yasamin Ahmadi mikhoonam va baz ham sheri ziba va pokhteh. Khoshhalam ke delmashghoolihaye ishoon kamelan varaye marze khod shiftesist va sher payami ensani baraye darad.
Kash sher ghavitar az in shoroo mishod.
Manoon az site khoobetoon.