مهناز بدیهیان /
جولای 082009
لالای سبز ما
در قامت جوان تو بخواب رفته است……..
لالای سبز ما
در قامت جوان تو بخواب رفته است
بیدار می شود اما
با رویشی عظیم، با هر قطره خون تو
منتظر بمان
ای سبز سبز
خورشید از لابلای این همه ابر سیاه وشوم
در آستانه ی دمیدن است
با چشمهای باز خود ندا در صحنه ی نبرد
منتظر بمان
منتظر بمان
مهناز بدیهیان
3 دیدگاه به “مهناز بدیهیان /”
متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.
با درود به شما خانم بديهيان و ممنون به خاطر اين شعر