پشت پرچین سکوت علی کریمی
ژوئن 292009
کسانی که آزادی زیر بنایی را بیک امنیت موقتی می بخشند ، نه لایق آزادیند و نه لایق امنیت.
بنجامین فرانکلین
و صنوبر های صبور
در چهارسوی فاجعه
نخوت مدام مناره ها را
به تماشا نشسته اند.
…..
پشت پرچین سکوت
پچپچی می شنوم.
پرچم های واژگون.
خواب پروانه ها را
آشفته کرده اند.
و صنوبر های صبور
در چهارسوی فاجعه
نخوت مدام مناره ها را
به تماشا نشسته اند.
روح منفورمنجمد
در فضا
در گذر است.
بسیجیان با نفس های کبود
در خیابان
نعره می زنند
و قاضیان دین فروش
هذیانی رخوتبار را.
خمیازه می کشند.
گوزن های تشنه ی جوان
دیوار محال را شاخ می زنند*
سبز یعنی آواز
و سکوت
نیزه بر حنجره ی آواز است
* با وامی از عبدالوهاب البیاتی
کریمی
متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.