تاراج /بابک بامداد

 شعر
دسامبر 222007
 

تقدیم به همه ایران دوستان جهت درج نشریه ی ادبی و فرهنگی ماهمگ

جدا کردند از این ماوا
کرامت ها و کاوش ها !
دوصد کرکس
دوصد والی

تاراج

سه ده نوروز

هزاران سفره پر توش

دو صد مکتوب فرهنگی

هزاران واژه بومی

به تاراج برده اند

از ما !

دوصد تاتار

دوصد سامی

*

جدا کردند از این ماوا

کرامت ها و کاوش ها !

دوصد کرکس

دوصد والی

*

دو دریا خون

هزاران آدم خونین

کرور آزاده مرد دربند

هزاران دخت سر بی تن

هزاران کاتب بی سر

بشارت داده اند ما را !

دوصد تاتار

دوصد سامی

دوصد کرکس

دوصد والی 0

*

اگر پیرم

اگر برنا

اگر نهرم

اگر دریا ،

مرا شایسته – این باشد –

به پا خیزم

برانگیزم

رها گردم

به کاوش ها ،

ز قید عبری و سامی

ز بند کرکس و والی 0

متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.

© [suffusion-the-year] MahMag - magazine of arts and humanities درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بي‏عرضگي را صبر،
و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مي‏نامند.
گاندي