الیاس قنوالتی——-بعد از دو لیوان وارو شده

 شعر
سپتامبر 272007
 
www.tidingsmag.com

بعد از دو لیوان وارو شده

مثل چراغ دستی اهل یم
کنار تو با سنفونی مثل تانگو قدم می زنم
بعد از دو لیوان وارو شده

مثل چراغ دستی اهل یم

کنار تو با سنفونی مثل تانگو قدم می زنم

در آغوشم می گیری

می چرخانیم

دورم نی

روی تخت خوابت بیداریم را رختخوابی می کنم

با چشم های دو لیوان وارو شده

لا

لا لا

لا ای

آرامش بی قراریت نازی

برای سنفونی در آغوشم می گیری

می چرخانیم

دورم می زنی

الیاس قنوالتی

با جو کاری ندارم
با هندسه جغرافیا بینش
این همه که توی گوشم خواندند
با معشوقه ام کار دارم
که گمش کردم
آخر خیابان آیت الله منتظری نرسیده به خیابان امام خمینی
حالا باید بگردم توی منتظری
بگردم توی امام
دنبال اورانیوم های غنی شده نیستم
بگذارید بگردم
احساس هسته ای خودم را می خواهم
بزنید
گاز های اشک آور مرا یاد هم آغوشی هایمان می اندازد
اشک های پر لذتش
بزنید
من با آدم ها فرق دارم
که شعار می نویسند روی دیوار ها
نمی نویسم
که پدرم می گفت مرگ را عزرائل می نویسد
وفکر می کنم عزرائل نیستم
خواهش می کنم کسی نمیرد
دارم به خودم تیر می زنم
می خواهم سوراخ شوم
تا لای تمام کلاستر ها جا بگیرم
و بگردم توی منتظری توی امام
من معشوقه ام را گم کرده ام
بگذارید بگردم

الیاس قنواتی

  یک پاسخ به “الیاس قنوالتی——-بعد از دو لیوان وارو شده”

  1.  

    عالیه

متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.

© [suffusion-the-year] MahMag - magazine of arts and humanities درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بي‏عرضگي را صبر،
و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مي‏نامند.
گاندي