گیل آوایئ—قلبم

مارس 302007
 

قلبم…..
قلبم
جزیره متروکیست
بر آمده
از آتش فشان هزار

طوفان و

قهر روزگار دربدرئ!

آمد بسئ

زکوچ مهاجر

از جائ جائ سترون سرائ خواهش و

رویا و

انتظار……

اما

نبود آشیانه کنکاش هر سراب!

متروک مانده

گر این سبز دورٍ دور

در پهنه آبئ

تا بئ کران افق هائ دل نواز

سبز است سبز

جز مهر

جز بهار

ندارد قبیله ائ

باشد اگر در این جزیره متروک

اندوه روزگار!

آن نیز

رنگ دل انگیز آفتاب

در بارشٍ هر از گاهئٍ یارانٍ رفته است!

قلبم

جزیره ایست

آرئ

متروک

بئ ستیز!

گر مهر نوش شبانگاهئ منئ

لختئ بر این جزیره

بیاندیش مست مست

آنگه ببین

چه شور و شرر مئ کشاندت!

زان سوئ جدلهائ بئ سبب

تا ساکن سکون سبز

تا تابش همیشه ئ مهر بئ غروب

قلبم جزیره ایست

تک فصل!

تک بهار!

گیل آوایئ

  2 دیدگاه به “گیل آوایئ—قلبم”

  1.  

    شعر زیباییست .یکی دو پیشنهاد دارم . اول ان که در ابتدای شعر :
    قلبم
    جزیره ی متروکیست
    برآمده از
    هزار آتش فشان
    به جای آتش فشان هزار
    مگر آن که منظور خاصی مد نظرتان بوده است که من آن را درنیافتم. دوم ان که درادامه :
    توفان و قهر روزگار
    به نظرم کلمه ی دربه دری زیادی است. چرا که در ادامه کلمه مهاجر گویای دربه دری است.
    دیگر آن که نشانه ی! یا حیرت بسیار زیاد به کار گرفته شده که لزومی ندارد.شعر خود به خود گویاست و نیازی به به کار گیری نشانه ! نیست.

    با سپاس از نظرخواهی .همان طور که در ابتدا گفتم به نظرم شعر زیبایی است.

    با احترام
    ف.خردمند

  2.  

    salam jaleb bod ba tashakor

متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.

© 2025 MahMag - magazine of arts and humanities درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بي‏عرضگي را صبر،
و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مي‏نامند.
گاندي