گناهکار شعری از پابلو نرودا- Neruda

مارس 222006
 

گناهکار

www.pvda.be/.../sol0904/P17Neruda1.jpg

ترجمه مهناز بدیهیان

اعلام میکنم که گناهکار م
چرا که با دستهایی که به من داده اند
جارویی نبافته ام.
چرا جاروئی درست نکرده ام؟
این دستها را چرا به من دادند؟
چه فایده ای داشته اند؟
اگر تنها کاری که کرده ام
تماشای آمیختن دانه ها بوده است
و گوش سپردن به باد.
چرا گرد نياوردم نی ها ی جوان را
از نیزار
آنهنگام که سبز بودند.
آن دسته های نرم را نچیدم
تا بخشکند،
تا آنها را به هم ببافم
در بافه هائی زرين
و به آن دامنهء زرد بکوبم
تا جارویی بسازم برای روفتن کوره راه
راهی که چنین ادامه دارد.
چگونه زندگی من گذشت
بدون دیدن، یاد گرفتن،
بدون گردآوردن و بهم آمیختن نخستين چیزها ؟
برای حاشا کردن، بسی دير است
من وقت داشتم
اما
دست نداشتم.
پس چگونه بزرگی را نشانه می گیرم
اگر
هرگز نتوانسته ام جارویی بسازم
حتی یک جارو
حتی یکی

  8 دیدگاه به “گناهکار شعری از پابلو نرودا- Neruda”

  1.  

    سلام مهناز جان.شعری ست كه ذهن و جان انسان را درگير می كند،تشكر از حسن انتخابت.سال نوی همه ی دوستان و گردانندگان ماهمگ مبارك.آمدن گنجی هم مبارك.

  2.  

    اما من ترجيح می دهم به جای نام گناه برای ناكرده ها،اشتباه را جايگزين كنم.چون فكر می كنم وقتی خود را گناهكار شمردی پس مستوجب عقوبتی و تنبيه و در يك سيستم اخلاقی آزار دهنده اسير می شوی كه بهشت و جهنمی دوباره می آفريند برای پاداش و تنبيه خود و ديگران .اما در نگاهی كه مهربانانه اشتباه را می پذيرد بدون آنكه گناهكار خود را فرض كند،آفريدن حركتی جديد كه خود كنش است و نه واكنش پديد می آيد.من اشتباه كردم كه جارو نبافتم!حسرت! غبطه! اما حالا رها و آزاد بدون بار احساس گناه ياد می گيرم كه جارو ببافم يا هر چيز ديگر كه دستهام را توانايی ساختن يا بافتن و… است.زيرا پذيرش اشتباه،مسئوليت ايجاد می كند و احساس مسئوليت حركت می آفريند.

متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.

© [suffusion-the-year] MahMag - magazine of arts and humanities درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بي‏عرضگي را صبر،
و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مي‏نامند.
گاندي