پویا عزیزی

نوامبر 192006
 
نگاهی به هفته ی جاری برای هفته ی آینده

پویا عزیزی

pooya azizi

شنبه :
نمی دانستم جهان یعنی چه ؟
چه رسد به دوست داشتن
یکشنبه :
دوست داشتن یعنی پدر و مادر بود و هر که می خندید دوست
دوشنبه :
تنها دوچرخه دوست داشتم سه شنبه :
دوست می داشتم / اما آن قدر نمی فهمیدم
قد نمی داد عقل ام آن قدر که قدم بود
چهارشنبه :
آن چه دوست داشتم را فهمیدم
اما فهمیدنم آبِ رفته بود و جوی / چگونه بر می گرداندم ؟
پنج شنبه :
آن چه را دوست می داشتم
دیگران نیز دوست می داشتند
و این دوست داشتن تکرار ِ عذابی بود
ـ جهنمی عظما ـ
من این حق را به دیگران دادم
جمعه :
هیچ چیز را دوست نداشتم
تا دیگران نیز هیچ را دوست بدارند

در این فرصت برای هفته ی بعد آماده می شدم !

  21 دیدگاه به “پویا عزیزی”

  1.  

    سلام شعرها همه ناب‌اند. من از یافتن این ویب‌سایت خوشحالم. از همسایه تان هستم. کابل افغانستان

    شاد باشین

    سهراب

  2.  

    والا من که چیزی دستگیرم نشد.

متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.

© [suffusion-the-year] MahMag - magazine of arts and humanities درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بي‏عرضگي را صبر،
و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مي‏نامند.
گاندي