وصیت نامه ” ابوالقاسم حالت”

 شعر
آگوست 222008
 
خنده


به که هر عضو مرا از پس مرگم به کسي
که بدان عضو بود حاجت بسيار دهيد

وصیت نامه ” ابوالقاسم حالت”

طنز نويس معروف مجله هاي توفيق و گل آقا با تخلص “خروس لاري”

بعد مرگم نه به خود زحمت بسيار دهيد

نه به من برسر گور و کفن آزار دهيد

نه پي گورکن و قاري و غسال رويد

نه پي سنگ لحد پول به حجار دهيد

به که هر عضو مرا از پس مرگم به کسي

که بدان عضو بود حاجت بسيار دهيد

اين دو چشمان قوي را به فلان چشم چران

که دگر خوب دو چشمش نکند کار دهيد

وين زبان را که خداوند زبان بازي بود

به فلان هوچی رند از پی گفتار دهید

کله ام را که همه عمر پر از گچ بوده است

راست تحويل علي اصغر گچکار دهيد

وين دل سنگ مرا هم که بود سنگ سياه

به فلان سنگتراش ته بازار دهيد

کليه ام را به فلان رند عرق خوار که شده است

ازعرق کليه او پاک لت و پار دهيد

ريه ام را به جواني که ز دود و دم بنز

درجواني ريه او شده بيمار دهيد

جگرم را به فلان بی جگر بی غیرت

کمرم را به فلان مردک زن دار دهید

چانه ام را به فلان زن که پي وراجي است

معده ام را به فلان مرد شکمخوار دهيد

گر سر سفره خورد فاطمه بي دندان غم

به که دندان مرا نيز به آن يار دهيد

تا مگر بند به چيزي شده باشد دستش

لااقل تخم مرا هم به طلبکار دهید


فرستنده افشین عطارزاده

  یک پاسخ به “وصیت نامه ” ابوالقاسم حالت””

  1.  

    baba abolghasem jan bikhial , in ke zahmatesh bishtar shod az sad ta morda ro dafn kardan….

متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.

© [suffusion-the-year] MahMag - magazine of arts and humanities درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بي‏عرضگي را صبر،
و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مي‏نامند.
گاندي