هادي خوانساري -آ. Hadi Khansari..

دسامبر 132005
 
به شهیدان قلم ” مختاری و پوینده و… “

هادي خوانساري
آ…

مخفیانه عاشق ات شدم بدون اسم
هیچکس سلام
حرف می زنم بدون لب
ومخفیانه راه می روم
بدون پا
و گریه می کنم بدون چشم
خون مخفیانه در رگ من است
بی گروه خونی
عشق بازی من و تو
مخفیانه
به اداره می روم و توی مترو با تو
هیچکس !
چگونه نا گهانی از …
جنون زندگی مخفیانه بی شناسنامه
نامه ها بدون اسم
هیجکس نه خود
که دیکری نمی شناسدم
و حلقه ای که گم شده در این سیاه چاله
از درون حفره های استخوان
بدون کلسیم و نور
زیر نور و حمله ی صدا و اب سرد
اعتراف می کنم
جهان مجازی است و مخفیانه
خانه ساختیم زیر آ ب
دسته های ماهی از کنارمان
گذشت جوخه ها
وپشت شیشه حرف می زدیم
نامه ای به نام آ…
سپرده ام به آب
توی بطری شراب
کشتی شکسته
مخفیانه عاشق ات شدم بدون اسم
مخفیانه کشته می شوم بدون خون

  3 دیدگاه به “هادي خوانساري -آ. Hadi Khansari..”

  1.  

    بسیار از خواندن این شعر لذت بردم. شعر خوبیست.

  2.  

    با سلام و درود
    شعر هادي به دل مينشيند
    گواراست و روان چونان جويباري كه از سر چشمه هاي استعداد ميجوشد
    مفتخرم كه هادي عزيز همشهري ماست
    كتاب دوست من چه گوارا من را متحول كرد
    فقط ميتوانم براي هادي عزيز سعادت و پيروزي را بخواهم
    يا علي

متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.

© [suffusion-the-year] MahMag - magazine of arts and humanities درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بي‏عرضگي را صبر،
و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مي‏نامند.
گاندي