ناهید عرجونی / توی خیال های خودم بودم
ژانویه 082010

من ندیده بودم که خیابان
وحشت زده است
من چشم های خیابان را
ندیده بودم
…
توی خیال های خودم بودم
توی فکر خیابانی
که داشت وطنم می شد
من داشتم به دست هایم فکر می کردم
به انگشت های نوازشگرم
حتی برای خیابان دست تکان دادم
من ندیده بودم که خیابان
وحشت زده است
من چشم های خیابان را
ندیده بودم
که بسته اند
توی خیال های خودم بودم
حتی برای خودم
شعر می خواندم
من فکر کردم
سربازی که به سمت من آمد
لبخند می زند
فکر کردم کاش
توی این خیابان
یک گلفروشی بود
من تفنگ را ندیده بودم
که شلیک می کند
قلب من گرم بود هنوز!
ناهید عرجونی
3 دیدگاه به “ناهید عرجونی / توی خیال های خودم بودم”
متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.
با درود
فضای شعر بسیار معصومانه است.از شعرهاییست که در پیوند با عاطفه واحساس مخاطب موفق است.
سلام
من از این شعر لذت بردم .مجموعه ی کلمات،خیال وخیابان وسرباز ووطن وگل وگلوله ولبخند ووحشت فضای پارادوکسیکالی را می سازد که پیرامن مان را گرفته !"قلب من گرم بود هنوز"