ميثم رياحيMaysam Riahi

 شعر
آوریل 122006
 

تكرار از اشاره 4
مادرم
هر كار كرد
نتوانست
زن باشد
پالتويش را فروخت
و من از شب
شير نوشيدم
از خاطرات يك گوزن !

تکرار از شماره ی 3

سينه ام را
باز مي كنم
از التماس زنبق ها
و ساطور
در سطح رنگين كمان
جهان شريف زخم ها
سايبان گل
مزار چشم ها
بر منقار ناتمام قناري
سپيده دم
تن ماسه اي ام را
به وقار مي زند و
ورق هاي شاليزار
از لابه لاي آجرها
حلقه ي آتش
گمانم را
بانوي غمخوار سايه ها
خواب مي بينند
كبوتران مرگ !

شعر از : ميثم رياحي

  7 دیدگاه به “ميثم رياحيMaysam Riahi”

  1.  

    سلام
    شعر دومتو ندیده بودم، جالبه،درضمن عکست هم به وبلاگت یه قشنگی خاص داده.
    دوست دارم خیلی……………….
    امیدوارم در زمینه درس هم مثل
    شعرهات موفق پیروز باشی
    به امید آن روز

  2.  

    سلام
    شعر دومتو ندیده بودم، جالبه،درضمن عکست هم به وبلاگت یه قشنگی خاص داده.
    دوست دارم خیلی……………….
    امیدوارم در زمینه درس هم مثل
    شعرهات موفق پیروز باشی
    به امید آن روز

متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.

© [suffusion-the-year] MahMag - magazine of arts and humanities درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بي‏عرضگي را صبر،
و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مي‏نامند.
گاندي