ميثم رياحيMaysam Riahi
تكرار از اشاره 4
مادرم
هر كار كرد
نتوانست
زن باشد
پالتويش را فروخت
و من از شب
شير نوشيدم
از خاطرات يك گوزن !
تکرار از شماره ی 3
سينه ام را
باز مي كنم
از التماس زنبق ها
و ساطور
در سطح رنگين كمان
جهان شريف زخم ها
سايبان گل
مزار چشم ها
بر منقار ناتمام قناري
سپيده دم
تن ماسه اي ام را
به وقار مي زند و
ورق هاي شاليزار
از لابه لاي آجرها
حلقه ي آتش
گمانم را
بانوي غمخوار سايه ها
خواب مي بينند
كبوتران مرگ !
شعر از : ميثم رياحي
7 دیدگاه به “ميثم رياحيMaysam Riahi”
متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.
… از تکنیک هایی که اقای ریاحی از آن به خوبی بهره می برد هنجارشکنی بجا و در عین حال لطیف … همچنین با استفاده از جادوی کلمات شاعرانه مفاهیم این جهانی را به خوبی به مخاطب انتقال می دهد …از گوزن آغاز و به کبوتران مرگ انجا می باید …
شعرهاتو خوندم لذت بردم منتظر شعرهای بعدیت هستم .
شعر دومتو ندیده بودم خیلی خوب بود
موفق باشی با احترام فراوان …..