سال جدید را به همه ی هموطنانم، مخصوصا تمام کسانی که سهمی و نوشته ای در ماه مگ دارند تبریک می گویم— امید که سال جدید برای همه ی مردم جهان سالی صلح آمیز و مملو از همبستگی جهانی باشد…
سردبیر ماه مگ: مهناز بدیهیان….
–

——–
——–
از کجایم
که بهاران
شکوفه های سیب
در دلم جوانه می زند؟
و طرح هفت سین عجیبی
در آینه بندان چهره ام؟
می دانی. ..می دانی…
از آن بالنده رودم.
زاینده
از آن بلند کوهم
البرزتبار
من از کجایم
که پیرهنم بوی ترخون
کرته ی باغ پدر می دهد؟
و گونه هایم
به سرخی گل انار باغ همسایه؟
از کجایم
که دستانم
ساقه ی ترد بوته ی بنادر است؟
و طعم دهانم
مزه ی گل بید مشک چای مادرم؟
از کجایم
که شوق هایم آبی اند
به رنگ مینای آبهای شمال؟
از کجایم
که بهاران
شکوفه های سیب
در دلم جوانه می زند؟
و طرح هفت سین عجیبی
در آینه بندان چهره ام؟
می دانی. ..می دانی…
از آن بالنده رودم.
زاینده
از آن بلند کوهم
البرز
از سر زمینی ام که
به زرتشت می رسم
اولین شاعر زمین….
………………………….
2001
3 دیدگاه به “مهناز بدیهیان”
متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.
تو بر بلنداي البرز ايستادهاي و چون زاينده رود روشني مي سرايي به راستي كه از سلاله زرتشت مي آيد چنين كيمياگري با وازه
چقدر ساحل زاينده رود دلش براي تو تنگ ميشود اگر برايش شعرت را بخوانم.
صداي ترانه ي تو
از كدام سوست كولي
كه سرگردان ِيك بيت آن
بندي آن ناز ناپيدايم.
و ديگر زنده رود هم
بي رود ورويا
با صداي هيچ پرنده اي كنار نمي آيد
و لب بسته چنان مي گذرد
كه انگار
تو خاكستر خاطراتت را
به آيين هندو
در مي سي سي پي به آب داده اي؟
صداي تو از كدام سوست كولي!
من كه روي تخته سنگي از صفه ي ديروز
سالهاست گم شده ام.