منیره پرورش درگفت و گو با خبر گزاری مهر Monireh Parvaresh

ژانویه 302006
 
روابط و دسته گرایی در ادبیات بیش از نقد اهمیت دارد / شعرهای مرا به نام کسی دیگر ثبت کرده اند !

منیره پرورش

منیره پرورش – شاعر ، گفت : نقد متظاهرانه ، تعارفات ، چشم بستن بر نقاط ضعف و گرایش به روابط گروهی ، بزرگترین آفاتی هستند که شعر و ادبیات امروز را در معرض خطر قرار داده اند .
این شاعر درگفتگو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر، با بیان این مطلب گفت : ما صاحب تمدن و فرهنگ فاخری هستیم و اگر بخواهیم مطابق رسم رایج شده ، به روابط و دسته گرایی بیش از نقد و توجه به ذات اثر بپردازیم ، خودمان با دست های خویش ضربه های جبران ناپذیری را بر پیکره فرهنگ وارد آورده ایم.وی با اشاره با کتاب هایی که تحت عناوین مختلف و با پسوندهای تحقیقی و پژوهشی ، تنگ نظرانه و سهل انگارانه به حذف و چشم پوشی نام برخی شاعران و هنرمندان معاصر اقدام می کنند افزود : نسل من و امثال من ، زمانی که وارد جهان شعر شدیم ، خود دلبسته نام بزرگانی چون نیما و شاملو و اخوان ها بودیم و زمانی که از بزرگان خطایی را مشاهده کنیم، خواه ناخواه مایوس و ناامید شده و نگاهمان دستخوش دلسردی و آسیب قرار می گیرد.

این شاعر با اعلام این مطلب که اخیرا اشعاری از او بدون ذکر نام شاعر در کتاب ” هزار و یک شعر ” که توسط محمد علی سپانلو گردآوری شده ، درج گردیده است اظهار داشت : چهار شعری که از من در این کتاب به نام شاعر دیگری ثبت شده ، پیش از این توسط آقای سپانلو مورد تمجید و استقبال قرار گرفته بود و با این که ما و اغلب شاعران با هم روابطی نزدیک و بی گسست داریم ، نمی دانم چرا حرفی از این اقدام به میان نیامد و کسی در جایی از این اشتباه یا سهل انگاری سخن نگفت.

شاعر کتاب ” من، تو، مقصر ویرگول است ” ادامه داد : این که کسی از شعر یا اثری لذت برد و آن را حاوی معیارهایی مقبول دانست ، دلیل بر آن نیست که شعر را به نام خود یا کس دیگر ثبت کند و یا حتی اسم صاحب اثر را نادیده بگیرد. چنین اقدامی نه لطمه ای به من و نه به گردآورنده کتاب وارد نمی کند بلکه بیشترین آسیبش متوجه همان فرهنگی است که باید برای آن دلسوزی کرد و بر از دست رفتن صداقت ها و برجستگی هایش غبطه خورد.

این شاعر از عدم توجه کتاب ” هزار و یک شعر ” به درج اشعار برخی شاعران معاصر انتقاد کرد و گفت : اگر پاره ای اسامی و آثار را در کتابی که آنتولوژی شاعران ایران است از قلم بیندازیم ، خواه ناخواه تصور گروه گرایی و جبهه گیری های خاص در ذهن ایجاد می شود. می توان با تامل و تحقیق بیشتر ، باقی آثار را نیز یافت و آنها را هم مورد توجه قرار داد. در واقع چیزی که از همه این اتفاقات و حتی خود شعر مهمتر است ، حضور صداقت، یکرنگی و توجه به ذات و ماهیت فرهنگ است که اگر نادیده اش بگیریم، اساس کار دچار لطمه های جدی و جبران ناپذیری می شود.

منیره پرورش درادامه به مهر گفت : کار را نباید با دوستی ها و روابط همراه وممزوج کرد . اگر شعری ضعیف است و از آن به جهت رعایت ملاحظات و تعارف ها تمجید می کنیم ، جز دروغ و تظاهر کاری نکرده ایم . این رفتار به طور قطع بن مایه و نقاط ضعف و قوت شعر را پنهان ساخته و عملا خیانتی در حق صاحب اثر و شعر او محسوب می شود؛ چرا که جلوی اشتباه همدیگر را گرفته و تعارف را جایگزینش ساخته ایم.

وی از محمد علی سپانلو و سایر شاعران به عنوان دوست وهم صنف خود یاد کرد و افزود : من از هیچ کس گلایه و شکوه ای ندارم و الفاظی چون سرقت ادبی را بسیار غیرحرفه ای وغیر اخلاقی تر از آن می دانم که در ساحت هنر و شعر و ادبیات از آن استفاده کنم.

این شاعر در پایان ضمن اظهار امیدواری از این که چنین اتفاقاتی در امر تحقیق و پژوهش هیچگاه رخ ندهد و فرهنگ و صداقت و اخلاق حرفه ای به واسطه پیروی از اهداف سودآور تجاری پایمال نشود یادآور شد : در خانواده ای که روابط نزدیک و تنگاتنگ بر آن حاکم است شایسته است درصد خطا و اشتباهات را پایین بیاوریم و زمانی هم که اشتباه و خطایی به وقوع پیوست به احترام یکدیگر آن را پذیرفته و اعلام نماییم تا حقی از کسی پایمال نشود.

به گزارش مهر، کتاب ” هزار و یک شعر ” را چندی پیش محمد علی سپانلو از سوی نشر کاروان منتشر کرد که در آن اشعار ” دوشیزه ترس ” ، ” به من بگو ” ، ” ایران ” و ” هوس سپید ” از منیره پرورش با نام پگاه احمدی درج گردیده است .

برداشت از خبر گزاری مهر

  2 دیدگاه به “منیره پرورش درگفت و گو با خبر گزاری مهر Monireh Parvaresh”

  1.  

    آفرین بر این صداقت گویی.بسیار مهر آمیز و منطقی بیان عقیده کرده اید.

  2.  

    آدمهای این دور و زمونه دست به چه کارهای حقارتباری که نمی زنند!!!

متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.

© [suffusion-the-year] MahMag - magazine of arts and humanities درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بي‏عرضگي را صبر،
و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مي‏نامند.
گاندي