محمد علی حسنلو / کودک

 شعر
نوامبر 102009
 

کودک
تمام آرزوهایش را باد کرد
و وقتی بزرگ شد
همه اش ترکید .
..

محمد علی حسنلو

نفس بکش

و به این فکر کن

که دقیقه های این ساعت

تنها چند ثانیه تاخیر کنند

و از انگشتانت

اسلحه ای بیرون بزند

که نفس ها را منفجر می کند

و صورت آینه را

از نگرانی پاک .

اصلا

به چرکی فکر کن

که دیشب خورشید

با خودش به سمت دیگر آسمان برد

و صبح

بچه ها همه شبیه مردان و زنانی متولد شده بودند

که با بریل هم نمی توانند کوری را

از چشم های پف کرده ی زمین

پاک کنند .

12 مهر 1388

…….

کودک

تمام آرزوهایش را باد کرد

و وقتی بزرگ شد

همه اش ترکید .

اردیبهشت 1388

  6 دیدگاه به “محمد علی حسنلو / کودک”

  1.  

    کوتاهه هایتان دوست داشتنی هستند جناب حسنلو…

  2.  

    سلام
    شعرهای زیبایی بود
    مخصوصا اولی
    موفق باشید

متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.

© [suffusion-the-year] MahMag - magazine of arts and humanities درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بي‏عرضگي را صبر،
و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مي‏نامند.
گاندي