//مترجم: بابک صحرانورد /ترجمه دو شعر کوتاه از لیلا صادقی به زبان کردی

نوامبر 082009
 
L.Sadeghi

سنگ ها درد مي‌کنند در استخوانم
کنار رودي که مي‌رود خانه ام
..
قه راخی روبارێ که ئه روا بۆ یانه م
بێ هیچ وه ستانێک که بی ماڵێ

ترجمه دو شعر کوتاه از لیلا صادقی به زبان کردی

مترجم: بابک صحرانورد

آرزوهايي که مي خورند به سنگ

سنگ ها درد مي‌کنند در استخوانم
کنار رودي که مي‌رود خانه ام
بي هيچ ساکني که بروبد
يا آتشي که هيزم‌ها را
که جنگلي بودند در من بي‌ جنگلبان
که منع کند قطعيت درختان

مي‌روند بر‌گ‌ها با رودي از همه چيز
همه فکرها را
سنگ ها را
يا آرزوهايي که مي خورند به سنگ
خ‌رده خ‌رده تح‌ل‌ي‌ل مي
مي‌رودي که سنگي کنارت منم
خ‌رد ش‌ده در لحظه‌هايت که مي‌رود
خنديده مي‌شود به مانده‌ها
نمي‌ماند اما
ئاواتانێ که ئه درێن له به رد

شێعرێك ڵه: له یلا سادقی

وه رگێڕان به کوردی: بابه ک سه حرانه وه رد

به رده کان ئێشن له ئێسقانم

قه راخی روبارێ که ئه روا بۆ یانه م

بێ هیچ وه ستانێک که بی ماڵێ

یان ئاگرێ که ئه نجێنه کان

که دارسانێ بوون له منی بێ نزاره وان

که مه نح بکا پێ داگری داره کان

ئه ڕۆن گه ڵاکان له گه ڵ رووبارێ له هه موشتێ

هه مو ئه ندێشه کانێك

به رده کانێک

له گه ڵ ئاواتانێ که ئه درێن له به رد

ورده ورده دائه خورێی

روبار ئاسا که به ردێ له قه راختام

ورد بووه له کاته کانتا که ئه روا

پێ ئه که نرێ به ماگه کان

به لام نامێنێت

دفتر مشق

هر بار در دفترم ورق مي خوري
قصه اي مي شوم و
با تو به خواب مي روم
تا دفترم را زير باران جا بگذارم
تو از خواب مي پري
كه قصه را تمام كني
با مشتي خاك از خروارها خوابي كه
– در خط فاصله بود و نبودم –
تعبير مي شود در خوابي ديگر

نووسگه ی مه شق

شێعرێك ڵه: له یلا سادقی

وه رگێڕان به کوردی: بابه ک سه حرانه وه رد

هه ر جارێ له نووسگه مدا دێیته بیرم

ده بمه چیرۆکێک و

له ‌‌ئامێزی تۆدا ده نووم

تا نووسگه م له ژێر واراندا جێ بێڵم

تۆ له خه ون ڕا ئه چه نی

تا چیرۆکه که بێنێته کۆتایی

له گه ڵ مشتێ گڵ له ته غارێ خه ونێکدا

– له مه ودای بوون و نه بوونم –

مانا ئه بێتۆ له خه و نێکی که

  6 دیدگاه به “//مترجم: بابک صحرانورد /ترجمه دو شعر کوتاه از لیلا صادقی به زبان کردی”

  1.  

    با سلام و درود بی پایان .
    چقدر خوبه که شعر فارسی به کردی که با هم خویشاوندی خاصی دارد کار می شود . زبان کردی یکی از شاخه های ربان فارسی باستان ایران است .
    از همه مهمتر به جز نام شاعر که نامی آشنا ست نام مترجم که خود نویسنده و مترجم خلاق و مشهوری شده . بابک صحرانورد گل سر سبد هر سایت خوب و تخصصی است . متاسفانه هنوز این مترجم را از نزدیک ندیده ام اما با این کارهای خاص که انجام می دهد انگار همیشه در کنار ایشانم .
    امیدوارم بابک صحرانورد که ذهنی جستجو گر دارد کارهای شاملو و فروغ و دیگر بزرگان ایران را ترجمه کند چون متاسفانه دیگران در ترجمه هایشان بشدت از کمبود فقر تجربی و خلاقیت رنج می برند .
    ممنون می شوم از بابک عزیز که این کار را جدی بگیرد و تحولی در این زمینه ایجاد کند تا برگردان ادبیات معاصر ایران به کردی با نام ایشان عجین شود .
    واقعا از ته دل دوست دارم این کار انجام شود البته این عزیز اگر به شعر جوانترها هم اهمیت ببدهد واقعا عالی می شود .
    از سایت ماه مگ که در این راه جزو سردمداران این راه است باید قدردانی کرد .
    همیشه ماه و ماندگار باشید .

  2.  

    ئه وه ته مه بناره کانی ته نیوه و وه رزه کانی داپوشیوه یان هه ناسه ی گه له که مه.(ره فیق سابیر)
    این مه است که کوهها را در بر گرفته و فصلها را پوشیده است یاصدای نفسهای ملت من.
    زور سپاس بو خاتو له یلا و کاک بابه ک

متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.

© 2025 MahMag - magazine of arts and humanities درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بي‏عرضگي را صبر،
و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مي‏نامند.
گاندي