ليلا صادقي

ژوئن 262007
 

سنگ ها

سنگ ها درد مي كنند در استخوانم
كنار رودي كه مي رود خانه ام
بي هيچ ساكني كه بروبد
يا آتشي كه هيزم ها را كه جنگلي بودند در من
بي هيچ جنگلباني كه منع كند
قطعيت درختان را
مي روند برگ ها با رودي از همه چيز
همه فكرها را
سنگ ها را
يا آرزوهايي كه مي مانند كنار سنگ ها
خرده خرده تحليل مي
رودي كه سنگي كنارت منم
خرد در لحظه هايت كه مي رود
خنديده مي شود به همه مانده ها
نمي ماند

عكس از بهزاد نثاري

  3 دیدگاه به “ليلا صادقي”

  1.  

    bishtarha ba dastanhaye khanome sadeghi ashena bodam v in sher neshan midahad k ba kalame sarokar darad che b sorate sher v che dastan ,in sher bi inke bekhaham naghde tavili az on konam ,b deraza mianjamad haman dar yek khat on ham b sorate naghde tafsiri, ENSAN RA B MARG AGAH MIKONAD K YADEGARHAI AZ ON MIMANAD K B RANGE KHONO ESHGH O RA DAR MANZARE YADBOD GHARAR MIDEHAD.

  2.  

    محو ایستگاهی برای چشم اندازی / سطرها گزارش گونه با چشم اندازی از طبیعت – همراه با حس آمیزی حواس را به سمت خودش جمع و تفریق می کند . ترکیب سطرها هم با تلقیناتی کاملن استوار روبروست.

متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.

© 2025 MahMag - magazine of arts and humanities درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بي‏عرضگي را صبر،
و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مي‏نامند.
گاندي