فصل ِ ماه وپري –نصرت اله مسعودي
فصل ِ ماه وپري

براي عبورم از دالاني
كه نم و نايش موروثي ست
تو هر شب
ماه را
به اين تيرهاي چوبي مي چسباني
وبا انگشت ِاشاره
كه حسرت فرشته هاست
درخت كاجي را
در انتهاي دالان نشانم مي دهي
كه دهاني را گلدوزي مي كند
پرازترانه هايي
كه خدايان به گاه ِ دلتنگي
بسيار خوانده اند.
آي خداي بانو!
كه با خورشيد وماه وستاره
با برگ وباد ودرخت ودريا
سر وسّري داري
با اين درخت كاج بگو
كه تا كوه گريه اش نگيرد
مباد بي هوا
اندوه ِمرا
جايي سوزن دوزي كُند
ومباد كه سوزن هاي كاج
ترانه ي “تو اي پري كجايي”را
به دلم بدوزند
كه نمي دانم
با اين دست هاي خالي
و آن همه پري ِپُررنگ و پودر ِخوش نشسته
در بنز و پژووُ پاژيرو
با چشمه هايي
كه خواب تُرد سفال شان
هرگز به آخر نمي رسد
چه بگويم.
خداي بانو!
همان انگشت اشاره كافي ست،
كه من سال هاست
فصل مه وپري را
بي آنكه كسي بداند
به آب داده
وتنها در انگشت تو خيره مانده ام كه
همچنان مي تابد.
نصرت اله مسعودي
12 دیدگاه به “فصل ِ ماه وپري –نصرت اله مسعودي”
متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.
افشـــــاگـــری
با سلام و درود
هموطنان عزيز: اخيراً مشاهده شده نيروهای اطلاعاتی رژيم جنايتکار اسلامی در ايران برای تخريب و آلوده نمودن فضای سالم موجود در عرصه وبلاگ نويسی بطور هماهنگ و سازمان يافته شروع به نوشتن توهين و فحاشی در قسمت نظرات وبلاگها با اسم های ديگران و يا با آدرس ديگر وبلاگها شده اند . اين عوامل خود فروش با انواع حرفهای رکيکی که در پستو خانه ها و حکومت نابشان آموخته اند ، شروع به فحاشی مينمايند. و از اين طريق قصد دارند در جامعه مانند سالهای قبل که عليه ( موزيک ـ نوار ـ ويدئو و ماهواره و …) تبليغ مينمودند ، سو استفاده نموده و تبليغات مخرب نمايند .
لذا کليه وبلاگ نويسان عزيز وظيفه دارند به دام اين بازی کثيف نيروهای مريض رژيم جنايتکار نيفتاده و آنرا افشاء نمايند ، و در سايتها و يا وبلاگ خود آنرا به اطلاع ديگر دوستان وعموم مردم برسانند. با سپاس فراوان :عمو لره
تا آنجا كه من اطلاع دارم شاعرونويسنده ي معاصر جناب نصرت مسعودي وبلاگ شخصي ندارد،حتا يكي-دو هفته پيش از او پرسيدم آخر چرا؟خنديدوفقط دو كتمه گفت:"اي بابا!"اصرار كردم كه علتش را بگويد،گفت از حاشيه اي كه از تبعات وبلاگ نويس در اين سمت وسوي دنياست راضي نيست مي گفت وبلاگ ها اكثراٌميدان عقده گشايي هاي شخصيست. وبعضي مواقع هم عرصه اي براي تخريب افرادي كه دل به كار خودشان داده اند.وخيلي مفصل وجامعه شناسانه در اين زمينه به آسيب شناسي وبلاگ نويسي
در جوامع مختلف وپي آيند آنها پرداخت.
وامابا اين مقدمه بروم سراغ اصل مطلب
راستي چرا"عمو لره"در باكس كامنت شعر
عاشقانه ي استاد دست به افشاگري اي ميزند كه هيچ ارتباطي با شعر ايشان ندارد؟!به كه در سايت ماه مگ جاي خاصي براي اعلام واظهار نظر تحت عنوان "آگهي" وجود دارد."عمو لره عزيز"لطف بفرمائيد ومشكلات حاشيه اي استاد راشما ديگر مضاعف نفرمائيد.و حضور با سعادت سركار خانم دكتر بديهيان
هم عرض كرده باشم كه نسبت به رخداد ها مثل هميشه سعه ي صدر ويژه ي خودشان را نشان بدهند. شاگرد هميشه ي استاد