فرامرز سلیمانی/ انقلاب سبز ندا

 شعر
ژوئن 252009
 

با تو
ما همه سبزیم
سبز هراس کینه
با ما
تو همه سبزی
فرامرز سلیمانی
انقلاب سبز ندا

سبز می‌‌خواهمت
سبز پیشگام
سبز رویی در باغ

سبز سفر در
سبز حادثه

با تو
ما همه سبزیم
سبز هراس کینه
با ما
تو همه سبزی

سبز
بر سر و پیشانی و
چشمانت
به انگشتانت
سبز می‌‌داریم تو را
بر زمین و
دوان در راه
و توان تو را
سبز می‌‌داریم

تو همه سبزی
ندای سبز
ما همه سبزیم
ندای سبز

سبز می‌‌خواهمت
سبز پیشگام
سبزیم ما همه
با تو
بر شامگاه و بام

تو
همه
سبزی
ندای سبز
ما
همه
سبزیم
ندای سبز

سبز می‌‌خواهمت
سبز حادثه
در باغ
سبز ندا
ندای سبز
ندای سبز
سبز ندا

متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.

© [suffusion-the-year] MahMag - magazine of arts and humanities درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بي‏عرضگي را صبر،
و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مي‏نامند.
گاندي