عاشقانه…..گیل آوایئ

 شعر
مارس 012007
 

عاشقانه…..
نازانه دستانت

null

از کدام بهار گذر کرد

کاین گونه باغ

سبزانه اش را
خواب مئ بیند!

مهر کلام

از نسیم کدام مهربانیت

وام گرفت

کاین گونه روح مرا مئ نوازد

لبانت

لبانت

وائ

بگوئ

کدام عشق

وسوسه مئ زایاندش

کاینگونه

شوق بوسه

در تمامئ جانم

طوفانئ بپا مئ کند

و کرشمه خرامانت

از رقص کدام شالیزار گذشت

کاین سانم دل مئ رباید

آئ

دورٍ دور

با گستره جنگلئ گیسوانت

که نیستئ و هستئ هیشه با من!

بگو

تپیدن این بئ قرار

با کدام آواز توست

کاین گونه

سینه مئ دراند!

گیل آوایئ

متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.

© [suffusion-the-year] MahMag - magazine of arts and humanities درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بي‏عرضگي را صبر،
و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مي‏نامند.
گاندي